3
تیر

ترجمه، تفسیر و نکات پیرامون آیات

کاربران گرامی می توانند نکات، ترجمه، تفسیر و یابرداشت های خود از آیات منتخب را در قسمت نظرات بیان کنند.


free b2evolution skin
نظر از: کوثر نور [عضو]

تفسیر آیه 2و 3 سوره طلاق:

- فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوف وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْل مِنْکُمْ وَ أَقِیمُوا الشَّهادَةَ لِلّهِ ذلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْ خِرِ وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
3- وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّاللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْء قَدْراً

ترجمه:

2- و چون که عدّه آنها سر آمد، آنها را به طرز شایسته ای نگه دارید یا به طرز شایسته ای از آنان جدا شوید و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید و شهادت را برای خدا بر پا دارید; این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده می شوند. و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند.
3- و او را از جائی که گمان ندارد روزی می دهد; و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را می کند; خداوند فرمان خود را به انجام می رساند; و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است!

و از آنجا که، گاهی مسائل مربوط به معیشت و زندگی آینده و یا گرفتاری های دیگر خانوادگی، سبب می شود دو همسر به هنگام طلاق یا رجوع، و یا دو شاهد به هنگام شهادت دادن، از جاده حق و عدالت منحرف شوند، در پایان آیه می فرماید: «هر کس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند برای او راه نجاتی قرار می دهد و مشکلات زندگی او را حل می کند» (وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً).

* * *

«و او را از جائی که گمان ندارد روزی می دهد» (وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ).

«و هر کس بر خداوند توکل کند و کار خود را به او واگذارد خدا کفایت امرش می کند» (وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ).

«چرا که خداوند قادر مطلق، فرمانش در همه چیز نافذ است و هر کاری را اراده کند به انجام می رساند» (إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ).

«ولی خداوند برای هر کار و هر چیز، اندازه و حسابی قرار داده است» (قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْء قَدْراً).

به این ترتیب، به زنان، مردان و شهود هشدار می دهد، از مشکلات حق نهراسند، مجری عدالت باشند، و گشایش کارهای بسته را از خدا بخواهند; چرا که خداوند تضمین کرده: مشکل پرهیزکاران را حلّ کند و آنها را از جائی که خودشان هم انتظار ندارند روزی دهد.

خداوند ضمانت کرده: هر کس توکل کند، در نمی ماند، و خداوند قادر بر انجام این ضمانت است. درست است که این آیات در مورد طلاق و احکام مربوط به آن نازل شده، ولی، محتوای گسترده ای دارد که سایر موارد را نیز شامل می شود و وعده امید بخشی است از سوی خداوند به همه پرهیزکاران و توکل کنندگان، که سرانجام لطف الهی آنها را می گیرد، از پیچ و خم مشکلات عبور می دهد، و به افق تابناک سعادت رهنمون می گردد، سختی های معیشت را برطرف می سازد، و ابرهای تیره و تار مشکلات را از آسمان زندگی آنها کنار می زند.

جمله «قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْء قَدْراً» اشاره لطیفی است به نظامی که حاکم بر تشریع و تکوین است، یعنی دستورهائی که خداوند در مورد طلاق و غیر آن صادر فرموده، همه طبق حساب، اندازه گیری دقیق و حکیمانه ای است، همچنین مشکلاتی که در طول زندگی انسان، چه در مسأله زناشوئی و چه در غیر آن رخ می دهد، هر کدام اندازه، حساب و مصلحت و پایانی دارد، نباید به هنگام بروز این حوادث دستپاچه شوند، و زبان به شکوه بگشایند، و یا برای حل مشکلات، به بی تقوائی ها توسل جویند، باید با نیروی تقوا و خویشتن داری به جنگ آنها بروند و حل نهائی را از خدا بخواهند.

1393/04/18 @ 00:15
نظر از: کوثر نور [عضو]

الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً***یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ.

موضوع سوره مائده در کل نفی شرک فی التصرف و نفی شرک فعلی است. این موضوع توضیح زیادی دارد لذا به طور مختصر با تلاوت دو آیه فوق مطلبش خلاصه می شود.

الله تعالی به تمام انبیاء فرمود: (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ) ای پیامبر برسان آنچه که برای تو وحی شده و آمده است.

(وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ) و در رساندن رسالت ای پیامبر از مخلوق هراس و ترسی نداشته باش، برای اینکه خود الله تو را از دست انسانهای که بخواهند تو را به شهادت برسانند حفاظت می کند و کسی نمی تواند تو را شهید کند.

وقتی این آیه نازل نشده بود آن حضرت صلی الله علیه و سلم نگهبان داشت ، استوانه ای که در مسجد نبوی کنار حجره ام المومنین عایشه صدیقه است که الان روضه آنحضرت صلی الله علیه و سلم می باشد استوانه هرس نوشته شده است. هرس در عربی یعنی نگهبان ، در آنجا صحابه حضور پیدا می کردند و شب تا صبح و اوقاتی که حضرت در منزل بود در آنجا نگهبانی می دادند وقتی این آیه نازل شد شب بود که حضرت صلی الله علیه و سلم از منزل بیرون آمد و به صحابه فرمودند: شما مرخص هستید و بفرمایید چراکه خود الله حفاظت مرا به عهده گرفته است.

(وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ)الله تعالی گفته است من تو را حفاظت می کنم. لذا پیغمبر صلی الله علیه و سلم در ادای رسالت از هیچ کسی ترس و هراسی نداشت.

در سوره احزاب آمده است: (الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ) آنهایی که رسالات خدا را می رسانند از خدا می ترسند و بس ، از هیچ احد دیگری نمی ترسند. لذا کسی گمان کند که پیغمبر برای رساندن رسالت خود از عرب ، عجم ، یهود و قریش ترس و خوفی داشته است ، این فکر و گمان کاملاً غلط است چراکه درباره پیغمبر خود پروردگار به صراحت می فرماید: (وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ) خود خدا تو را حفاظت می کند.

سوره مائده آخرین سوره ای است که برای سیدالاولین و الاخرین نازل شد، در آیه تبلیغ اعلام شد که تمام مسائل را از توحید گرفته الا آخر، تمام احکام را بیان کن اگر تو یک مسئله ای از وحی که برای تو می شود نرساندی تو تمام رسالت را نرساندی. لذا باید همه باور به یقین داشته باشیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم تمام و کمال ، بدون کم و کاست ، بدون ترس و هراس جمیع رسالت و احکامات دین را به امت رساندند.

(الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً) این آیه ، آیه مهر تکمیل دین است. آن پیغمبری را که الله تعالی برای رسالت این دین فرستاده بود رسالت و مأموریت «محمد مصطفی (ص)» به پایان رسید. این آیه در روز عرفه (صحرای عرفات) ، در سال حجة الوداع ، روز جمعه نهم ذی الحجه بعد از عصر نازل شد که صدیق اکبر رفت در یک گوشه ای نشست و شروع کرد به گریه کردن ، حضرت عمر گفت: چرا گریه می کنی صدیق؟ (صدیق اکبر اعلم الناس یعنی عالم ترین فرد امت ؛ ابوبکر صدیق رضی الله تعالی عنه است) حضرت ابوبکر صدیق در جواب گفت: من از آیه تکمیل فهمیدم که رسول الله عنقریب از میان ما و شما مرخص می شود و نزد پروردگار می شتابد. چراکه الله اعلام می کند مأموریت او تکمیل است ، دین ، قرآن و احکام دین تکمیل شدند و وظیفه پیغمبر به پایان رسیده است لذا الله تعالی پیغمبر را به نزد خود می خواهد. بعد از نزول این آیه فقط ۸۳ روز آنحضرت در میان امت باقی ماند و بعد از آن حضرت به بارگاه الله رفت. ( ۱۲ ربیع الاول آنحضرت صلی الله علیه و سلم از دنیا رخصت شد و نزد پروردگار رفت)

در کتب حدیث (صحیح بخاری) آمده است: یهود نزد عمر آمدند و گفتند در کتاب شما آیه ای نازل شده است اگر این آیه در حق ما یهود نازل می شد آن روز را ما عید می گرفتیم حضرت عمر فرمود: می دانم که آن آیه کدام است و می دانم که کجا و چه زمان نازل شد و در چه مکانی پیغمبر قرار داشت و فرمود: آنروز روز عرفه و صحرای عرفات ، بعد از عصر و آیه هم آیه (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ) بود.

محدثین دو پیام در خصوص جواب حضرت عمر دارند اینکه فرمود: یک، ما از سر خود عید نمی گیریم. در اسلام فقط دو عید است. دوم، این روز خود به خود عید است اینکه ما چیزی در آن اضافه کنیم نیازی نیست روز عرفه روز عید است.یهود گفتند: ای کاش برای ما چنین آیه ای می آمد.

دین اسلام کامل است و همه باید ایمان و اعتقاد بر تکمیل دین داشته باشند و هیچ کسی حق نه کم کردن و نه اضافه کردن در عقیده ، عمل و احکام و آنچه که رسول الله گفته ، عمل کرده و سکوت کرده (یعنی تایید کرده) را دارد.

ترجمه و تفسیر: شیخ القرآن مولانا محمد عثمان (حفظه الله)

1393/04/17 @ 23:12
نظر از: تحميد [بازدید کننده]
تحميد

با سلام وآرزوي قبولي طاعات وعبادات
از چه طريقي مي توان عضو شد؟
(البته ببخشيد كه سوالم را در اين قسمت پرسيدم چون قسمتي براي طرح سوالم پيدا نكردم)
باتشكر

1393/04/17 @ 13:27
نظر از: داداشي [عضو] 

.بسم الله

قرآن در شب قدر که بهتر از هزار ماه است نازل شده آیات قرآن مایه پند است و کلام فرستاده ای ارجمند و بزرگوار در لوح محفوظ است به همین خاطر از دستبرد هر تحریف گری مصون است بی تردید که این قرآن، سخنی جداکننده [میان حق و باطل] است و پیامبر اسلام یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده اند و نسبت به [ابلاغ و تعلیم] آنچه به او وحی می شود، بخیل نیست و قرآن، کلام شیطان رانده شده نیست قرآن فقط وسیله یادآوری و پند برای جهانیان است برای هرکس از شما که بخواهد [در همه شؤون زندگی مادی و معنوی] راه مستقیم بپیمایدو شما [طیِ راهِ مستقیم را] نخواهید خواست مگر آنکه خدا پروردگار جهانیان بخواهد

سوره های منتخبم (جزء30) وقوع قیامت را یاد آور است به همراه نکات زیر :
• صفات خدا را بیان دارد: او خدای یکتاست, نزاده، و زاییده نشده ،و هیچ کس [در ذات و صفات] همانند و همتا و شبیه او نمی باشد ,نام پروردگار برتر و بلند مرتبه است و منزّه از هرچه رنگ شرک خفی و جلی دارداست و مجازات پروردگار بسیار سخت است. و او بسیار آمرزنده و دوستدار مؤمنان است و عالی صفات است
• همواره درباره قیامت بعضی ها با یکدیگر اختلاف دارند که واقع می شود یا نه؟ بی تردید دوزخ کمین گاه سرکشان و طاغیان است مثل فرعون که طغیان کرده بود پس به سوی پروردگاربه واسطه معجزه راهنمایی شده اند تا از خدا بترسندو از طغیان دست بردارند ولی آن را تکذیب کردند و سرپیچی نمودند پس کسی که طغیان و سرکشی کرده و زندگی دنیا را [بر زندگی ابد و جاوید آخرت] ترجیح داده بی تردید جایگاهش دوزخ است و اما کسی که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است بی تردید جایگاهش بهشت است. چرا انسان سرکشی می کند؟برای اینکه خود را بی نیاز می پندارد
• درباره قیامت می پرسند که در چه زمانی واقع می شود که در قرآن ذکر شده کیفیت برپا شدن و زمان وقوع و اوصافش را کسی جز خدا نمی داند
• درمورد جهان آخرت : در آنجا نه سخن بیهوده ای می شنوند و نه دروغ و تکذیبی [این] پاداشی کافی و به اندازه از سوی پروردگار است, آن [روز] روز حق است، که کسی از کسی چیزی از عذاب را دفع نمی کند، و در آن روز، فرمان و حکم ویژه خداست
• درقیامت احوال انسانها : آخرت بهتر و پایدارتر است .هنگامی که زمین را با [شدیدترین] لرزشش بلرزانند روز قیامت مردم [پس از پایان حساب] به صورت گروه های پراکنده [به سوی منزل های ابدی خود بهشت یا دوزخ] باز می گردند، تا اعمالشان را [به صورت تجسم یافته] به آنان نشان دهند پس هرکس هموزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را ببیندو هرکس هموزن ذره ای بدی کند، آن بدی را ببیند. آنکه خدا را بپرستند، و ایمان و عبادت را برای او از هرگونه شرکی خالص کنند، و حق گرا باشند، و نماز را برپا دارند، و زکات بپردازند؛ و این است آیین استوار و ثابت.( اینانند که بهترین مخلوقات و پاداششان نزد پروردگارشان بهشت های پاینده ای است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنها جاودانه اند، خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند؛ این [پاداش] برای کسی است که از پروردگارش بترسد)به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند و در آن جاودانه اند وبدترین مخلوقاتند بی تردید کسی که نفس را [از آلودگی پاک کرد و] رشد داد، رستگار شد. و کسی که آن را [به آلودگی ها و امور بازدارنده از رشد] بیالود [از رحمت حق] نومیدمیشود و دوزخی ,
روح بدکاران را به شدت از بدن هایشان بر می کنندو روح نیکوکاران را به نرمی و ملایمت از بدن هایشان بیرون می آورندوبی تردید برای پرهیزکاران پیروزی و کامیابی است در قیامت نامه های اعمال را میگشایند وهرکس [با همسان خود] قرین و جفت شوند [خوبان با خوبان و بدان با بدان و زمانی که آن بانگ هولناک و مهیب در رسد روزی که آدمی فرار می کند، از برادرش و از مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش در آن روز چهره هایی درخشان و نورانی است وخندان و خوشحال و در آن روز چهره هایی است که بر آنان غبار نشسته و سیاهی و تاریکی آنان را فرا گرفته است آنان همان کافران بد کارندو یقیناً پرونده بدکاران در سجّین (قضا و سرنوشتی حتمی [برای خائنان] است) است هرگاه آیات ما را بر او خوانند می گوید: افسانه های پیشینیان است، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شده اند بر دل هایشان چرک و زنگار بسته است [که حقایق را افسانه می پندارند پندارند] بلکه پرونده نیکان در علیّین (قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان]است) است بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند بدکاران که همواره [در دنیا از روی ریشخند و استهزا] به مؤمنان می خندیدندو هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتندپس امروزدر قیامت همواره مؤمنان به کافران می خندندو کسی که در دنیا بازدارنده از نماز بود اگر [از کارهایش] باز نایستد،در قیامت به شدت موی جلوی سر دروغگوی خطاپیشه را می گیریند و به سوی دوزخ می کشانند و مستحق مجازات سخت میشود و هرکس اعمال وزن شده اش سنگین و باارزش باشد پس او در یک زندگی خوش و پسندیده ای خواهد بود و هرکس اعمال وزن شده اش سبک و بی ارزش باشد جایگاه و پناهگاهش هاویه همان آتشی بسیار داغ و سوزان خواهد بود وکسی که نامه اعمالش را به دست راستش دهند شادمان به سوی خانواده اش [در بهشت] باز گردد،ولی کسی که نامه اعمالش را از پشت سرش دهند او همواره در میان خانواده اش [به ثروت و مال و مقام] خوشحال و شادمان بود و هرگاه قرآن را بر آنان میخواندند، خاضع و تسلیم نمیشد خدا به آنچه [از انکار، کفر، نفاق، حسد و…] داناتر است. پس خداآنان را به عذابی دردناک بشارت میدهد مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، که آنان را پاداشی جاودان و بی منت است.

• درباره آفرینش انسان فرموده: انسان باید با تأمل بنگرد که از [علق و نطفه ای ناچیز و بی مقدارواز آبی جهندهآفریده است ؛آبی که از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید ، تا انسان سپاس گزار باشد پس او را [در ذات، صفات و اندام] اندازه لازم عطا کردآن گاه راه [هدایت، سعادت، خیر و طاعت] را برایش آسان ساخت سپس او را میراند و در گور نهاد (مرگ بر انسان، چه کافر و ناسپاس است) و سپس چون بخواهد او را زنده میکند پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد
قرآن سبب ارتکاب گناهان را مغرور بودن به بزرگواری پروردگارتکذیب روز جزا میداند میداند ،(با این تکذیب، راه گناه را به روی خود باز می نمایید)

• لعن خدا شامل اینگونه افراد است : وای بر کم فروشان و هر عیب جوی بدگوی همان که ثروتی فراهم آورده و [پی در پی] آن را شمرد [و ذخیره کرد.] گمان می کند که ثروتش او را جاودانه خواهد کرد اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته می شوند

• صفات منکر روز جزا را بیان میکند: کسی که همواره روز جزا را انکار می کندکسی است که یتیم را به خشونت و جفا از خود می راند،و [کسی را] به طعام دادن به مستمند تشویق نمی کند. ودر نمازشان غافل و نسبت به آن سهل انگارند همانان که همواره ریا می کنندو از [دادن] وسایل و ابزار ضروری زندگی [و زکات، هدیه و صدقه به نیازمندان] دریغ می ورزند و منکران لجوج به سوی راه رستگاری نمی روندبلکه زندگی دنیا را [بر آن] ترجیح می دهند
• علل دور شدن از رحمت خدا را بیان داشته: خواری و دور شدن انسان از رحمت خدا برای این است که یتیم را گرامی نداشته و یکدیگر را بر طعام دادن به مستمند تشویق نکردند و میراث خود را [با میراث دیگران بی توجه به حلال وحرام بودنش] یک جا و کامل می خوردند وثروت را بسیار دوست داشتند

1393/04/16 @ 00:43
نظر از: کوثر نور [عضو]

آیات 1تا 38 سوره مربم
بطور كلى محتواى اين بخش از آیات:

مهمترين بخش اين سوره را قسمتى از سر گذشت زكريا و مريم و حضرت مسيح (ع) و يحيى و ابراهيم قهرمان توحيد و فرزندش اسماعيل و ادريس و بعضى ديگر از پيامبران بزرگ الهى، تشكيل می دهد كه داراى نكات تربيتى خاصى است.

در آغاز اين سوره به حروف مقطعه بر خورد مى‏كنيم «ك، ه، ى، ع، ص» (كهيعص).

در خصوص حروف مقطعه اين سوره دو دسته از روايات در منابع اسلامى ديده مى‏شود:

نخست رواياتى است كه هر يك از اين حروف را اشاره به يكى از اسما بزرگ خداوند (الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏) مى‏داند «ك» اشاره به كافى و «ه» اشاره به هادى، و «ى» اشاره به ولى، و «ع» اشاره به عالم و «ص» اشاره به «صادق الوعد» (كسى كه در وعده خود صادق است).

دوم رواياتى است كه اين حروف مقطعه را به داستان قيام امام حسين (ع) در كربلا تفسير كرده است: «ك» اشاره به «كربلا»، «هاء» اشاره به «هلاك خاندان پيامبر» (ص) و «ى» به «يزيد» و «ع» به مسأله «عطش» و «ص» به «صبر و استقامت» حسين و ياران جانبازش.

(آيه 5)- سپس زکریا حاجت خود را چنين شرح مى‏دهد: پروردگارا! «من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند! و (از طرفى) همسرم نازا و عقيم است، تو از نزد خود جانشينى به من ببخش …» (وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائِي وَ كانَتِ امْرَأَتِي عاقِراً فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا).

(آيه 12)- صفات برجسته يحيى: در آيات گذشته ديديم كه خداوند چگونه به هنگام پيرى زكريا، يحيى را به او مرحمت فرمود، به دنباله آن در اين آيه فرمان مهم الهى را خطاب به «يحيى» مى‏خوانيم: «اى يحيى! كتاب خدا را با قوت و قدرت بگير»! (يا يَحْيى‏ خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ).

منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است. و منظور از گرفتن كتاب با قوت و قدرت آن است كه با قاطعيت هر چه تمامتر محتواى آن را اجرا كند، و به تمام آن عمل نمايد، و در راه تعميم و گسترش آن از هر نيروى مادى و معنوى، فردى و اجتماعى، بهره گيرد.

بعد از اين دستور، به مواهب دهگانه‏اى كه خدا به يحيى داده بود، و يا او به توفيق الهى كسب كرد، اشاره مى‏كند.

1- «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم» (وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا).

(آيه 13)- دوم: «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم» (وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا).

3- «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم» (وَ زَكاةً).

4- «و او پرهيز كار بود» (وَ كانَ تَقِيًّا). و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‏كرد.

(آيه 14)- پنجم: «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود» (وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ)

6- «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» (وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً)

7- «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود» (عَصِيًّا)

.

(آيه 15)- 8 و 9 و 10- و چون او جامع اين صفات بر جسته و افتخارات بزرگ بود، «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‏ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‏شود» (وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا)

شهادت يحيى!

يحيى قربانى روابط نامشروع يكى از طاغوتهاى زمان خود شد به اين ترتيب كه «هروديس» پادشاه هوسباز فلسطين، عاشق «هيروديا» دختر برادر خود شد، و تصميم به ازدواج با او گرفت! پيامبر بزرگ خدا يحيى (ع) صريحا اعلام كرد كه اين ازدواج نامشروع است و من به مبارزه با چنين كارى قيام خواهم كرد.

آن دختر كه يحيى را بزرگترين مانع راه خويش مى‏ديد تصميم گرفت در يك فرصت مناسب از وى انتقام گيرد ارتباط خود را با عمويش بيشتر كرد و زيبايى خود را دامى براى او قرار داد.

روزى به او گفت: من هيچ چيز جز سر يحيى را نمى‏خواهم! «هروديس» كه ديوانه‏ وار به آن زن عشق مى‏ورزيد بى‏توجه به عاقبت اين كار تسليم شد و چيزى نگذشت كه سر يحيى را نزد آن زن بدكار حاضر ساختند اما عواقبت دردناك اين عمل، سر انجام دامان او را گرفت.

سالار شهيدان امام حسين (ع) مى‏فرمود: «از پستي هاى دنيا اينكه سر يحيى بن زكريا را به عنوان هديه براى زن بد كاره‏اى از زنان بنى اسرائيل بردند».

فضيلت تلاوت سوره:

در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‏خوانيم: «هر كس مداومت به خواندن اين سوره كند از دنيا نخواهد رفت مگر اين كه خدا به بركت اين سوره او را از نظر جان و مال و فرزند بى‏نياز مى‏كند».

1393/04/15 @ 15:44
نظر از: کوثر نور [عضو]

سوره قصص:
موضوعات کلی سوره : داستانهای موسی (ع) و شعیب – بشارت به رسول خدا – وعده فتح و پیروزی – پاداش اعمال نیک.

فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم (ص) : هرکس این سوره را بخواند به تعداد کسانی که موسی (ع) را تصدیق کرده اند برایش ده حسنه و پاداش عطا میشود.

– امام صادق (ع) : هرکس طواسین ثلاث ( شعراء +نمل+قصص) را در شب جمعه بخواند از اولیاء الله خواهد بود و در جوار او و سایه لطف و حمایتش قرار میکیرد. و هرگز رنجو سختی در دنیا به او نرسد.

– هر دردمندی که این سوره را نوشته و با خود دارد به اذن خداوند شفا یابد انشاءالله.

سوره عنکبوت
موضوعات کلی سوره : قانون ابتلاء و آزمایش عمومی – درسهایی از توحید و خداشناسی – سرگذشت قارون و هامان و فرعون – شیوه مجادله با دشمن – حتمی و همگانی بودن مرگ – روزی انسان – زندگی دنیوی.

فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم (ص) : کسی که این سوره را بخواند به عدد آنچه که مومن و منافق وجود دارد ده برابرش به او پاداش عطا خواهد شد.

– امام صادق(ع) : هرکس در شب 23 رمضان سوره عنکبوت و روم را بخواند اهل بهشت خواهد بود و براستی که این دو سوره را نزد خداوند مقامی بلند است.
سوره روم
ویژگی سوره : این سوره دارای مطالب آموزنده و مهم در مسیر هدایت و تربیت انسانها و پاداش اعمال نیکو در دنیا و آخرت است.

موضوعات کلی سوره : پیشگویی و خبر از پیروزی - توحید و خداشناسی – شرح و تبیین بخشی از قوانین خلقت – حسن دین خواهی و خداجویی – تاثیر اعمال انسان در ظهور فتنه و فساد – حقوق خویشاوندان – موعظه و نصیحت بر نااهلان.

فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم (ص) : کسی که این سوره را بخواند ده برابر اجر ملائکه ای که بین آسمان و زمین مشغول تسبیح پروردگار ند به او اجر داده خواهدشد.

سوره لقمان
ویژگی سوره : دارای پنج علم از علوم خداوند : ( هنگامه رستاخیز – نزول باران – آنچه در رحم مادران است – سرنوشت فردی انسان – چگونگی و محل موت هر انسان).

موضوعات کلی سوره : عظمت و اهمیت قرآن – مواعظ و نصایح آموزنده – حقوق والدین – وسعت جهان – خداشناسی.

فضیلت قرائت این سوره :
- پیامبر اکرم (ص): کسی که این سوره را بخواند در قیامت لقمان با او دوست بوده و ده برابر اجر کسی که به خوبی ها عمل کرده و از بدی ها دوری نموده به او پاداش داده میشود.

- امام باقر (ع): کسی که این سوره را در هر شب بخواند خداوند عالم در آن شب فرشتگانی بروی گمارد که تابامداد اورا از شر ابلیس و سپاهش نگهدارد و چون در روز بخواند فرشتگان مزبور تا شامگاه آن روز وی را از شر شیاطین حفظ نمایند.

– هر که این سوره را نوشته و باخود دارد از درد شقیقه و تب ایمن شود.

1393/04/15 @ 15:28
نظر از: کوثر نور [عضو]

«مى توان محتواى سوره حجر را در هفت بخش خلاصه كرد:

1) آيات مربوط به مبدء عالم هستى و ايمان به او از طريق مطالعه در اسرار آفرينش

2) آيات مربوط به معاد و كيفر بدكاران

3) اهميت قرآن و عظمت اين كتاب آسمانى

4) داستان آفرينش آدم و سركشى ابليس و سرانجام كار او، و به عنوان يك هشدار وبيدار باش براى همه انسانها

5) اشاره به سرگذشت اقوامى همچون قوم لوط و صالح و شعيب ، براى تكميل اين هشدار

6) انذار و بشارت و اندرزهاى مؤ ثر و تهديدهاى كوبنده و تشويق هاى جالب

7) دعوت از پيامبر به مقاومت و دلدارى او در برابر توطئه هاى شديد مخالفان كه مخصوصا در محيط مكه بسيار زياد و خطرناك بود.»
(تفسیرنمونه ج11 ص15
)
روی عن النبی صلی الله علیه وآله وسلم انه قال: من قرأ هذه السورة اعطی من الحسنات بعددا لمهاجرین و الانصار.

هرکس سوره حجر را قرائت کند خداوند به تعداد مهاجرین و انصار به خواننده آن ثواب عطا می فرماید.

(متن و ترجمه البرهان فی تفسیر القرآن ج8 ص42
)
آثار و برکات سوره:

1- جهت برآورده شدن حاجت

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾

اگر کسی این آیه را 1000 بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی ان بخواند هر حاجتی داشته باشد از خدا بخواهد بزودی روا شود.
(خواص آیات قرآن کریم ص98)

2- جهت تقویت حافظه
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾

این آیه را 41 بار بر انجیر خشک بخوانند وروزی چند دانه از آنها بخورند.
(درمان با قران محمدرضا کریمی ص49)

1393/04/13 @ 16:38
نظر از: کوثر نور [عضو]

آیات 40 و 41 از سوره ابراهیم:
” ربّ اجعلنی مقیم الصّلوة و من ذریتی ربّنا و تقبّل دعاء ” ، ” ربّنا اغفرلی و لوالدیّ و للمؤمنین یوم یقوم الحساب “
ترجمه این آیات چنین است :
” پروردگارا مرا برپا كننده نماز قرار ده و از نسل و ذریه ام نیز پروردگارا دعایم را بپذیر ” ، ” پروردگارا مرا و پدر و مادرم و همه مومنان را ، در روزی که حساب برپا می شود ، ببخشای “
از این آیات می آموزیم که :

1-تكرار «ربّ» در آغاز دعاهاى حضرت ابراهيم، نشانه تأثير آن دراستجابت دعا و يا يكى از آداب آن است. «ربّ اجعلنى»
2- یکی از نشانه های بندگان خدا ، دعا به درگاه اوست که یادآور ربوبیت و بزرگی پروردگار و عبودیت و کوچکی انسان است .
3 در دعا ، هم باید به فکر نسل گذشته ( پدران و مادران ) و هم نسل آینده و فرزندان آنان بود

1393/04/13 @ 16:29
نظر از: کوثر نور [عضو]

آیه 28 سوره مبارک رعددر قالب سوال و جواب

آیه ی 28 سوره ی رعد ( و الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب ) طبق نص صریح روایت نبوی اشارت به چه گروه و کسانی دارد؟

الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

قال رسول الله(ص):

و الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب » اتدری من هم یابن ام سلیم؟

قلت: من هم یا رسول الله؟

قال: نحن اهل البیت و شیعتنا.!
ام سلیم می گوید:

پیامبر اکرم(ص) فرمود: آیا می دانی افرادی که خداوند در مورد آنان فرمود: «کسانی که ایمان آوردند قلبهایشان با یاد خدا آرامش پیدا کرد چون یاد خدا آرام بخش دلهاست » چه کسانی هستند؟

گفتم: چه کسانی هستند ای رسول خدا؟ فرمود: ما، خاندان و شیعیان ما هستند.

منابع روایی و قرآنی:

رعد: 28.

بحار الانوار 35: 405

1393/04/13 @ 16:04
نظر از: صداقت...! [عضو] 

آداب و رسوم محلی و سوره الرحمن

در شهر ما ، پس از فوت شخص ، روز بعد از خاکسپاری، صبح و بعد از ظهر مراسم ختم(به لهجه خودمان فاته= فاتحه) برگزار، فقط آقایان همان عصر سر خاک می روند، و خانم ها روز سوم یعنی فردای آن فقط با یکی دو نفر از آقایان از نزدیکان مرحوم. شب روزی که مراسم ختم برگزار می شود، مراسمی داریم به نام لا بشی ءٍ (با هجایی لا ب شی اِن) مرحوم، که از شهرهای ایران خبری ندارم اما در شهرستان خودمان هم فقط با این جزئیات در شهر ما برگزار می شود. در این مراسم حداکثر یک ساعته با شرکت دوستان و آشنایان یکی از روضه خوان های محلی و غیر روحانی، سوره الرحمن را تلاوت و بعد از تلاوت هر بار آیه «فبای آلاء ربکما تکذبان» همه مردم با هم جمله ای را تکرار می کنند که صفا و معنویت این مراسم فقط لمس شدنی است. اوایل خیال می کردم این مراسم سنتی مردمی است، حتی نمی دانستم جمله عربی که تکرار می کنند دقیقا چیست، اما یک بار در مفاتیح گذرا جزء اعمال روز جمعه دیدم نوشته صبح روز جمعه بعد از نماز صبح قرائت سوره الرحمن و بعد از هر بار تلاوت آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» تکرار این جمله «لا بشیء من الائک رب اکذب» همان جمله ای که همه مردم در این مراسم با هم تکرار می کنند(هیچ چیز از نعمت هایت را پروردگار تکذیب نمی کنم)

1393/04/12 @ 12:20
نظر از: صداقت...! [عضو] 

پس کدامین نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
(13، 16، 18، 21، 23، 25، 28، 30، 32، 34، 36، 38، 40، 42، 45، 47، 49، 51، 53، 55، 57، 59، 61، 63، 65، 67، 69، 71، 73، 75، 77 سوره الرحمن)

1393/04/12 @ 12:01
نظر از: صداقت...! [عضو] 

همانا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم، پس آیا پند پذیرنده ای هست؟(17، 22، 32، 40 سوره قمر)

1393/04/12 @ 11:57
نظر از: صداقت...! [عضو] 

[آیات الهی] حکمتی رساست، لیکن هشدارها[حق ناپذیران را] سودی نبخشد. سوره قمر/آیه 5

1393/04/12 @ 11:54
نظر از: کوثر نور [عضو]

سوره یوسف، و نام دیگرش «احسن القصص»1 دوازدهمین سوره قرآن که دارای 111 آیه و مكی می باشد.

نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «سوره یوسف را به زیردستان خود آموزش دهید زیرا هر مسلمانی که این سوره را تلاوت کند و به خانواده و زیردستان آموزش دهد خداوند سختی های هنگام مرگ را از او برداشته و نیرویی به او عطا می کند تا به دیگران حسد نورزد.»2

امام صادق علیه السلام فرموده اند: «هرکس این سوره را در شب ها یا روزها تلاوت کند خداوند در روز قیامت او را در حالی مبعوث می کند که جمالش مانند حضرت یوسف علیه السلام زیباست و ترس و بی تابی در قیامت به او نمی رسد و از بندگان شایسته و خوب خداوند خواهد بود.»3

همچنین ایشان فرموده اند: «کسی که این سوره را قرائت می کند در روز قیامت از آنچه که موجب بی تابی مردم می شود در امان است و همسایه بندگان صالح خدا خواهد بود و نیز از ارتکاب زنا و زشتگویی در امان خواهد بود.»4

آثار و برکات سوره

1) آسان شدن روزی

اگر سوره یوسف را بنویسد و آن راشسته و بنوشد، خداوند راه دستیابی به روزی اش را آسان می کند.5

2) رفع حس حسد

امام باقر علیه السلام فرمودند: خداوند سوره یوسف را همچون مثالی ذکر فرمودند تا مردم نسبت به هم حسد نورزند، آنگونه که برادران یوسف با او کردند.6

3) برای عزیز و محترم شدن

هر که این سوره را بنویسد و سه روز در خانه نگهدارد و بعد از سه روز آن را در بیرون خانه دفن کند نزد پادشاه مملکت عزیز و مکرم گردد.7


(1) درمان با قرآن،ص 46

(2) مجمع البیان،ج5، ص354

(3) ثواب الاعمال، ص106

(4) تفسیرالعیاشی، ج2،ص166

(5) تفسیرالبرهان ج3 ص154

(6) بحارالانوار، ج1، ص78

(7) درمان با قرآن ص46

منبع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی،»

بسم الله الرحمن الرحيم .پيام سوره يوسف آگاه کردن مردم به قدرت الهی وغلبه اراده او بر اراده ديگران است.اين سوره با بيان ماجرای حضرت يوسف(ع)به ما می فهماند که اراده الهی بر اين تعلق گرفته است که سرپرستی امور بنده با ايمان وبا اخلاص خود را بر عهده گيرد و او را از جام محبت خود سيراب کند و وی را به سر منزل عزت و سعادت برساند،هر چند بسياری از مردم در ذليل کردن وی بکوشند ودر دشمنی با وی ازهيچ کاری دريغ نکنند.


1393/04/11 @ 23:45
نظر از: کوثر نور [عضو]

با سلام خدمت دوستان عزیز
در اینجاپیام آیات 28 تا 70 سوره یس می پردازم.
(بر گرفته از تفسیر سوره یاسین محسن قرایتی)
1-قهر الهى ناگهانى است، غافل نباشيم. «صيحة واحدة»
2-گاهى به خاطر تكذيب و ريختن خون يك مؤمن بى گناه و يك مجاهد و مبلّغ دينى، مردم يك منطقه نابود مى‏شوند. «هم خامدون
3- چه حسرتى از اين بالاتر كه انسان درهاى هدايت را به خاطر غرور و لجاجت به روى خود ببندد. «يا حسرة على العباد»
4-استهزاى اولياى الهى حسرت ابدى و بزرگى را در پى دارد. «يا حسرة… يستهزؤون»
5- هنگام فرارسيدن قهر الهى، راهى براى برگشت و جبران نيست، پس فرصت‏ها را از دست ندهيم. «انّهم اليهم لا يرجعون»
6- بهترين دليل براى عموم مردم، آن است كه دائمى، عمومى، غير قابل انكار، ساده و همه جايى باشد. «و آية لهم الارض»
7– بهترين راه ايمان به معاد، دقّت در آفريده‏هاست. «الارض الميتة احييناها»
حيات و زندگى و فصل بهار و رويش گياهان از مهم‏ترين دلائل توحيد است. «احييناها
8-در تغذيه نقش اول با حبوبات و دانه‏هاست و سپس ميوه‏ها. «اخرجنا منها حَبّاً… جعلنا فيها جنّات»
9-وظيفه انسان در برابر نعمت‏ها، معرفت و شكر است. (خداوند زمين مرده را زنده مى‏كند و گياهان و ميوه‏ها را در دسترس قرار مى‏دهد تا انسان بخورد و شكر كند.) «ليأكلوا من ثمره… أفلا يشكرون»
10- تشكر ما نشانه رشد ما است، او نيازى به شكر ما ندارد. «أفلا يشكرون سبحان الّذى»
قانون زوجيّت در مخلوقات را به ذات الهى سرايت ندهيم، او يكتا و بى‏نظير است. «سبحان الّذى خلق الازواج»
آفريدن‏ها و آفريده‏ها، نشانه‏ى قدرت، اراده و حكمت اوست، نه نشانه‏ى نياز و وابستگى او. «سبحان الّذى خلق الازواج»
11- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد نمى‏كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‏شود. «لا الشمس ينبغى لها ان تدرك القمر»
بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت مى‏داند، آن هم حركت جهت دار. «تجرى لمستقرّ لها»
12-تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. ماه در بخشى از زمان، به قوس شاخه خرما تشبيه شده است. «عاد كالعرجون القديم»
13- همه‏ ى كرات در مدار خود در حركتند. «كلّ فى فلك يسبحون» حركت كرات در مدار خود با سرعت است. («يسبحون» يعنى شناى سريع)
14-دست خدا در قهر و غضب باز است. به خود مغرور نشويم. «اِن نشأ نغرقهم»
اگر قهر خدا سرازير شود احدى فريادرس نيست. پس نبايد احساس امنيّت صد در صد داشته باشيم. «اِن نشأ نغرقهم فلا صريخ لهم»
15-هرگز نجات خود را در سايه‏ى عوامل مادّى نپنداريم. «رحمةً منّا»
هر كس اجلى دارد و زندگى ما محدود است. «متاعاً الى حين»
16-با امر به معروف، حجّت را بر افراد تمام كنيد. «قيل لهم اتّقوا»
17-براى اتمام حجّت با ديگران، انواع استدلال‏ها را مطرح كنيد. «آيه من آيات ربّهم»
نشانه‏ هاى خدا بسيار است، امّا پذيرش مردم اندك. «آيات ربّهم… عنها معرضين
18-كافر، رازق بودن خدا را مسخره مى‏كند. «لو يشاء اللّه اطعمه»
يكى از بهانه ‏هاى افراد بخيل براى كمك نكردن به ديگران، مشيت الهى است. «لو يشاء اللّه اطعمه»
19-كفّار، دليلى بر انكار قيامت ندارند و تنها با طرح اين سؤال كه قيامت چه زمانى است، آن را به استهزا مى‏گيرند. «متى هذا الوعد اِن كنتم صادقين»
20- قيامت خبر نمى‏كند، اين همه غفلت و استهزا چرا؟ «صيحة واحدة»
قيامت كه بيايد، نه زبان تاب سخن دارد و نه پا توان فرار. «فلا يستطيعون توصية و لا… يرجعون»
21-وابستگى‏ها و دل‏بستگى‏ها در دنيا كارساز است و با برپايى قيامت، همه آنها گسسته مى‏شود. «و لا الى اهلهم يرجعون»
22-معاد جسمانى است و بدن‏ها از همين قبرها خارج مى‏شوند. «من الاجداث… ينسلون… بعثنا من مرقدنا»
23- قيامت، صحنه‏ى بيدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعد الرّحمن و صدق المرسلون»
برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعد الرّحمن»
24-در قيامت همه مردم در يك جا حاضر مى‏شوند. «جميع لدينا محضرون»
حضور در قيامت با اختيار نيست. «مُحضرون»
25-خداوند عادل است و قيامت روز ظهور و جلوه ‏ى عدل الهى است. «فاليوم لا تظلم نفسٌ»
26- در بهشت، بيكارى نيست. «اصحاب الجنّة فى شغل» در بهشت اوقات فراغت بى هدف نيست، بلكه در سايه نعمت‏هاى خداوند بهشتيان مشغوليت‏هاى شادى بخش دارند.
در بهشت، غم و اندوه نيست. «فاكهون»
شغل خوب شغلى است كه انسان از آن راضى و شاد باشد. «شغل فاكهون»
در بهشت، زندگى بدون مرگ، سلامتى بى مرض، جوانى بى پيرى، عزّت بى‏ذلّت، نعمت بى محنت، بقا بى‏فنا، خشنودى بى خشم و اُنس بى وحشت است. «فى شغل فاكهون»
در بهشت، نظام خانواده از هم نمى‏پاشد و تنهايى نيست. «هم و ازواجهم»
مسكن بهشتى دلپسند و آرامش‏بخش است. «فى ظلال على الارائك»
نشستن بر تخت و صندلى، به نشستن روى زمين برترى دارد. «على الارائك متّكئون»
در بهشت بهترين تغذيه وجود دارد. «لهم فيها فاكهة» («فاكهة» به صورت نكره آمده تا علامت آن باشد كه با ميوه‏ هاى آنچنانى پذيرايى مى‏شوند).
در بهشت محدوديّت نيست. «و لهم ما يدّعون» («يدعون» به معناى آن است كه هر چه مى‏خواهند و تمنّا مى‏كنند برايشان فراهم است و آرزويى در دل ندارند كه انجام نشدنى باشد.)
معاد جسمانى است. (ميوه و همسر و تخت نشانه‏ ى آن است كه در قيامت با همين جسم زندگى خواهيم كرد).
در كنار تشويق‏هاى مادى، تشويق‏هاى روحى و روانى لازم است. «فاكهة… سلام»
در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خداوند مهربان دريافت مى‏شود. «سلامٌ قولاً من ربّ رحيم»
(رحمت خداوند نه تنها در دنيا كه تا بلنداى بهشت تداوم دارد.)
دريافت سلام الهى، برترين آرزو و خواسته بهشتيان است. «و لهم ما يدعون سلامٌ…»
27- قيامت، روز فيصله و جدايى مجرمان از ديگران است. «وامتازوا اليوم»
قيامت، روز توبيخ مجرمان است. «ألم اعهد اليكم»
كيفر الهى پس از اتمام حجّت است. «ألم اعهد»
28-انسان، از دو حال خارج نيست، يا بنده خداست يا بنده شيطان«لا تعبدوا الشيطان… اعبدونى»
29-مهم‏ترين فلسفه عبادت خداوند، انتخاب راه درست در زندگى است. «اُعبدونى هذا صراط مستقيم»
30-از سرنوشت فريب خوردگان عبرت بگيريم. «اضلّ… جِبّلاً كثيراً افلم تكونوا تعقلون»
انديشه در سرنوشت تلخ قربانيان فريب شيطان، راه نجات از وسوسه‏ها و دام‏هاى اوست. «أفلم تكونوا تعقلون»كسى كه از فكر و انديشه خود استفاده نكند، قابل سرزنش است. «أفلم تكونوا تعقلون»
31-خداوند بر دوزخيان اتمام حجّت نموده و پيوسته خطر دوزخ را به آنان ابلاغ كرده است. «كنتم توعدون»
كيفر امروز به خاطر كفر ديروز است. «اِصلوها بما كنتم تكفرون»
كفّار و دوزخيان هرگز از آتش جدا نخواهند شد. «اِصلوها اليوم»
32- خداوند، سبب سوز و سبب ساز است. دهانى را كه وسيله سخن گفتن است مى‏بندد و دست و پا را وسيله سخن گفتن قرار مى‏دهد. «نختم على افواههم و تكلّمنا ايديهم و… ارجلهم»
33- فكر نكنيد آن چه داريد بايد داشته باشيد يا جاودانه خواهيد داشت، از قهر و غضب الهى و تغيير نعمت‏ها غافل نباشيد. «لو نشاء لطمسنا»
34- هر مكانى مى‏تواند ظرف قهر خدا باشد. «على مكانتهم»
قهر خدا كه آمد احدى توان تحمّل ندارد. «فما استطاعوا..
35-سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نعمّره ننكّسه»
انسان هم بايد به فكر از دست رفتن نعمت‏ها باشد، «طمسنا، مسخنا» و هم به فكر ضعيف شدن آنها. «ننكّسه فى الخلق أفلا يعقلون»
36-در قرآن، سخن از نفى ارزش شعر براى عموم نيست، بلكه سخن از نفى شعر از شخص پيامبر است. «و ما علّمناه الشعر»
37-محتواى قرآن مطابق با فطرت انسان است و قرآن وجدان انسان و فطرت غبارآلود او را بيدار مى‏كند. «اِن هو الاّ ذكر»
قرآن، كلامى روشن و قابل فهم و استدلال است. «قرآن مبين»
38-هشدارهاى قرآن، مايه‏ى تذكّر و تنبّه است. «اِن هو الاّ ذكر… لينذر»
نشانه‏ى زنده دلى، پذيرش هشدارهاى قرآن است. «لينذر من كان حيّا»
هدايت پذيرى از قرآن، در انحصار قوم و نژاد خاصّى نيست. «لينذر مَن كان حيّاً»
39-وعده قهر الهى براى كافران، كلام قطعى خداست. «يحقّ القول على الكافرين»
التماس دعای خیر فراوان
در پناه حق

1393/04/10 @ 13:05


فرم در حال بارگذاری ...