اولین مشاعره آنلاین خواهران طلبه
تو ابالمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زهرایی(سلام الله علیها) ودوم حسنی (علیه السلام)
مجتبای دگر فاطمه (سلام الله علیها)، آقای منی
تاکه من چون حسن عسگری (علیه السلام)آقا دارم
ز عیار گل دلبر دل زیبا دارم
(شاعر: محمود ژولیده)
فراخوان اولین مشاعره آنلاین خواهران طلبه در سامانه کوثر بلاگ
نحوه مشارکت
طلاب محترم برای شرکت در این فراخوان از طریق نظرات ذیل این مطلب،
یک بیت شعر در مدح و منقبت و یا خطاب به امام حسن عسکری علیه السلام ثبت نمایند.
قوانین مشاعره:
1- بیت جدید باید با آخرین حرف بیت قبلی آغاز شود.
2- شاعر شعر باید حتما مشخص و ذکر شود.
3- یک کاربر می تواند چندین بار در مشاعره شرکت کند اما نباید دو نظر بدون فاصله با نظر شخص دیگر، ارسال نماید. (شرکت کننده نباید پاسخ دهنده شعر خود باشد.)
4- ابیات تکراری حذف می گردد (اگر فرصت مرور تمام ابیات را ندارید با کلید ترکیبی ctrl+f یا همان سرچ صفحه جاری، ( در صفحه فراخوان )، از تکراری نبودن بیت خود قبل از ارسال مطمئن گردید).
5- در پایان، نفرات فعال معرفی خواهند شد.
زمان:
مهلت مشارکت تا 29 دی (ولادت امام حسن عسکری علیه السّلام)
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حیّ توانا
(سعدی)
امروز چشم شیعه به صحن و سرای توست
فرزند نور، ای پسرت حجت خدا
(محمد سعید میرزایی)
وای اگر جلوه کنی ! – جلوه نکرده این است
هرچه خون است به پای علمت می ریزد
محمد ژولیده
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
شاعر: علی انسانی
من که مجنونم و آشفته – تورا می خوانم
سربازار غمت-یوسف من – مشتری ام
محمد ژولیده
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
غلامرضا سازگار
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
حافظ
یاسِ بى مثل جهان آراستى
كیست او عشق خداى سرمدى
عاشقى را بهترین معناستى
او امام عسگرى باشد كه بر
خستگان عشق مولاناستى
ژولیده
خواستم جواب خانم بحر کاظمی رو بدم خانم محمدی و وفایی سریعتر بودن …
تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را
به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری
محمد بیابانی
سلام و عرض تبریک
لبان حضرت هادی پر از ترانه توست
کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست
محمد بیابانی
لعل تو سرخ و چهره سپید،اقتدار سبز
این دل ز شرب آب ولای تو زنده است
ژولیده
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
شعر از:حمیدرضابرقعی
در چمن بر سر ناز است گل امروز و مرا
غم فردا نگذارد كه كنم فكر غزل
شاعر:شاعر:فيّاض لاهيجى
مدح شما، ز عهده مردم برون بود
اى خاندان پاك كه يزدانتان ستود
رضا مؤیدی
هر وجب صحن او بشویم با
کوثر چشمهای پر گوهرم
قاسم نعمتی
با سلام و عرض پوزش بابت مشاعره قبلی ، عذر خواهی می کنم به علت خطای دیدی که صورت گرفت و با حرفی غیر از حرف آخر ابیات قبلی شروع شد، قصددیگری نداشتم.با تشکر و سپاس و عذر خواهی مجدد
دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
سازگار
یه سؤال چرا هر کسی با هر چی دلش بخواد شروع میکنه؟!
تــویـی آن آیـنـه حـسـن خـداونـد کـریــم
کـه عـیـان نـور الـهـی زلـقـای تـو بـود
سید محمد خسرو نژاد
شها تويى كه عطاى تو شامل احوال
به شيخ و شاب و صغير و كبير و مرد و زن است
شاعر:صغير اصفهانى
نـه هـمـیـن جـای تـو در سامره تنـها باشد
کـه بـه دلـهـای مـحبـان تـو جای تو بود
سید محمد خسرو نژاد
مشكلات شیعه را آسان كند
اقتدارت همچنان پاینده است
گر عدو خانه به تو زندان كند
فرجی
یا ایها العزیز دلم مبتلایتان
دارد دوباره این دل تنگم هوایتان
** حسن کردی **
مهدیت ما را به خود مهمان كند
شیعه مىنازد بنام عسگرى
شاعر فرجی
یا زسینای نبوت شجر یازدهم
حجت یازدهم دادگر یازدهم
مداحی سعید حدادیان
ياد تو اى رهبر تحت نظر
مشكلات شيعه را آسان كند
اقتدارت همچنان پاينده است
گر عدو خانه به تو زندان كند
عشق تو خورشيد سازد ذره را
هر دل شوريده را سلمان كند
شد دعاى بزم ميلادت شها
مهديت ما را به خود مهمان كند
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
شاعر: میر هاشمی
شد زمیلادش جهانی غرق شادی و ســــــــــــــرور
مسلمین تبریك باد این افتخار و ســــــــــــــــروری
این غزل هر چند ناچیز است من نالایقـــــــــــــــــم
تا بگویم وصف او را با زبان شاعـــــــــــــــــــــری
هرچه می خواهی تو امشب شیعه از مهدی بخواه
چونكه عیدی می دهد امشب همای سامــــــــــــــری
شعر علی اکبر افضلی
http://fanoos.kowsarblog.ir
از کنترل وf برای تکراری نبودنشعراستفادهمیکنم ولی نمی دونم چرا فعال نیست …
یک لحظــه بیـا یـــار و انیـــس دل مـن باش
بگـــــــذار کـــنم راز دل غمــــزده را فــاش
نعمت الله ترکانی
در عبادت همچو سجادست زین العابــــــــــــــــــدین
عالم و در علم و دانش همتراز باقـــــــــــــــــــری
علی اکبر افضلی
دل نیست آن دلی که در او نیست عشق تو
دل آن دلیست کز ازل آکندهء شماست
مهدی مقیمی
دشمن بدين كلام ستايد ترا كه نيست
در روزگار، چون تو به فضل و كمال و جود
سید رضا مؤیدی
وقتي براي از تو نوشتن مصمم
يعني کنار توست که يک کوه محکمم
ممنونم از خدا که ترا افريده است
دنياي من که پيش فراواني ات کمم
علی جعفری
تکراری بود
تپش نبض من و تابش لبخند بهار
مژدگانیست که نوروز فرا می آید
محترم جواد یوسفی
نور مطلق تویی و نیست کنارت نوری
جز خدا کیست در این پهنه به تنهایی تو
شاعر: محمد بختیاری
تو قله ی امامت و دین را علامتی
ای زاده ی خلیل خلیلان بت شکن
محمود ژولیده
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
حافظ
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را
محمد بیابانی
یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد
یا آمده دوم حسن از آل محمّد
از سامره تابیده به عالم جلواتش
پیوسته فرستید درود و صلواتش
غلامرضا سازگار
قامت رعناى وى سدره و طوباى ماست
نرگس مخمور او جام مى كوثرى
شاعر:الهى قمشه اى
تویی نور خدا در قلب عاشق
و عاشق گشته از عشق تو لایق
ابوافتحی
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
حافظ
راه او راه حسین ومكتب او جعفــــــــــــــــــــری
در عبادت همچو سجادست زین العابــــــــــــــــــدین
عالم و در علم و دانش همتراز باقـــــــــــــــــــری
جود و بخشش را بود بی شك به همتای جــــــــواد
موسی كاظم بود الگوی او در صابــــــــــــــــــری
شد زمیلادش جهانی غرق شادی و ســــــــــــــرور
افضلی
یک جلوه ازکمال تو حسن است و از همه
تو نازنین تری و نه قشنگ تر
محمد رضا ترکی
یاس حیدری ، عزیز داوری
امام عسکری ، خوش آمدی
روحی
تا نگشايد حجاب آن مه مكّى نقاب
بر رخ ما عاشقان، كس نگشايد درى
چشم «الهى» است باز، منتظر اى دلنواز
تا تو بدان چشم ناز بر رخ ما بنگرى
شاعر:الهى قمشه اى
ﻪ ﮔﻠﻲ ﻣﺜﻠﻪ ﻗﻤﺮ
ﻳﺎ اﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻱ……
یاسین زندی
یاس و سُنبل هدیة یكشنبه هاست
عطر زهرا و علی در جان ماست
محمود ژولیده
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته توحید بشنوی
حافظ
تو آمدي و کوچه هاي مدينه را باران شکوفه پوشاند؛
آمدي و آيينه ها، به پابوسي ات، آب هاي جهان را به انعکاس برخاستند.
آمدي، تو يازدهمين چراغ پر فروغ ولايت باشي…
دل نوشته : معصومه داوود آبادی
تمام همتت اين بود که بفهماني
به شيعه سرّ بقا، معني ولايت را
نورانی
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
حافظ
نظر از سامره بردار دلم را بنگر
حرم عسگری اینجاست خدا می داند
محمود ژولیده
يك روز جمعه چشم مرا غرق نور كن
آقاي پنجشنبه ؛ مرا هم نگاه كن
چشمان خيس و غم زده ام را مرور كن
چيزي دگر نمانده به هنگامه ظهور
رحمان نورانی
ما را در اين دقايق آخر صبور كن
دگـر میـان شهرهـا نشـد اسیـر، خواهرت
نخورد چوب بر لب و نرفت نوک نی سرت
نـگشت توتیـا دگـر ز سـم اسب، پیکـرت
نشد تن تو غرقِ خون ز تیر و تیغ و خنجری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
وحید قاسمی
دریاب در اجابت سبز دعایت،
قنوتِ دست هایی را که
دخیل به «سامّرای» یادت بسته اند
و تو را به عظمتِ «موعود واپسین» قسم می دهند…
دل نوشته : سید علی اصغر موسوی
وز علم تـو دشمن را احسـاس خطر بود
هر جا که خبـر بـود، فقط از تو خبر بود
غلامرضا سازگارø
یادآور رسول خدا خلق و خوی
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو
غلامرضا سازگار
تو چشمـه علـوم حـق ز دَه يـمِ ولايتی
تو حسن کردگـار را جمـال بـی نهايتی
تو برتر از حديثی و تو فرق هر روايتـی
تو مظهـر حقيقتـی، تـو مشعـل هـدايتی
تو آن ستوده حضرتی تو آن بزرگ آيتی
که مـیکند جمـال تـو ز خالق تو دلبری
تويی امام عسکری تويی امام عسکری
شاعر: غلامرضا سازگار
دوباره پای غزل سویتان دوان شده است
حروف واژه عشقم ترانه خوان شده است
محمد بیابانی
نظر از سامره بردار دلم را بنگر
حرم عسگری از اینجاست خدا می داند
ژولیده
نور طلوع مهر یاسین و کوثر آمد
دوم حسن از آل زهرا و حیدر آمد
گل ریزد از آسمان از یمن میلاد او
فض و شرف گرفته از نام او آبرو
شاعر : حاج امیر عباسی
دارم اذن دخول می خوانم
های و هوی مرا نگاه نکن
به دلم دست رد نزن امشب
روزگار مرا سیاه نکن
وحید قاسمی
همه دل خوشی ما این بود
لااقل یک حسن حرم دارد
قاسم نعمتی
هر روز قبۀ تو فروزنده تر شود
جاه و جلال و مرتبه ات زنده تر شود
رضا اسماعیلی
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
فطرس
تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را
به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری
بیابانی
تو ابالمهدی (عج) زهرایی(س) ودوم حسنی (ع)
مجتبای دگر فاطمه (س) – آقای منی
ژولیده
دل محیط حیط غمت دیده ها مقدمت
زنده از یک دمت صد مسیحا دم است
غلامرضا سازگار
شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد
عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد
قاضی نظام
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
خُلق علی و خلق نبی جلوۀ خدات
سازگار
ناز بر جنّت و فردوس کند در صف محشر
گر بوَد در کفن شیعه گیاهی ز نهالش
حاج غلامرضا سازگار
نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت
چون آفتاب یک سره آفاق را گرفت
غلامرضا سازگار
یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
سازگار
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست
هر جا رویم در بغل ما مزار توست
سازگار
تو چشمه علوم حق ز ده یم ولایتی
تو حسن کردگار را جمال بینهایتی
غلامرضا سازگار
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
شاعر : محمد علی بیابانی
ترکیب بند محمود ژولیده
آن دلبری که نوکری ات را روا نوشت ما را غلام حلقه به گوش شما نــوشت
** سنگر مجازی من **
دُر کلام و لعل لب گوهری کجا
وصف ابا محمدنِ العسگری کجا
سازگار
آن مدعی که از تو اطاعت نمیکند
دستش تهی است چون به عطایت نمیرسد
محمود ژولیده
در فضل «ابومحمّد»ی ای چشمه کرم
«ابن الرضا»ست شهرتت ای معدن سخا!
میرزایی
در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
میرزایی
وای اگر جلوه کنی !
– جلوه نکرده این است
هرچه خون است به پای علمت می ریزد
ژولیده
** سنگر مجازی من **
وقتی لب این کاسه پر آب آقا
بر آستان تشنه ی دندانتان خورد
علی اکبر لطفی
ﺍﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺭﺿﻮﺍﻧﯿﺖ ﺟﺎﻧﯽ ﺩﮔﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﻃﻠﺐ
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺷﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
مولانا
تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان
حبّ شما طلب بکنم روزی از خدا
میر زایی
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
حافظ
نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند
بعد منزل نه به اینهاست خدا می داند
محمود ژولیده
نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند
بعد منزل نه به اینهاست خدا می داند
ژولیده
در ره یاری دین جان عزیزش شد به لب
آنکه از حقّ شد وصیّ خاتم پیغمبران
کربلایی زاده
نور او نور خدا بود به عالم تابید
روى او شمع هُدى بود شب تار آمد
قاضی نظام
معتصم دادش چه زهری کز اشعارش این چنین
می زند چون مرغ بسمل بال و پر یابن الحسن
ژولیده نیشابوری
ز آتش عشق تو ، در هر جا كه مأوا مي كنم
همچو بوي عود ، خود را زود رسوا مي كنم !
( قصاب )
ز آتش زهر جفا گر چه به خود می پیچم
یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جان
ژولیده نیشابوری
و بی ولای تو و خانواده ات آقا
کسی به عالم معنا نمی رسد هرگز
پرچمی
دارم دلی به سینه ، شهید جمال تو
در حسرت تنفس بوی وصال تو
دائم به سینه یاد تو را میکنم مرور
بیرون نمی رود ز سر من خیال تو
رضا اسماعیلی
نيفشاني اگر نور شفا غمخانه ي دل را
سر شوريده جز كويت كدامين آستان دارد
سپيده
می خوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان “امام زمان” حسن
بنیان گذارکرب وبلا روز اربعین
ای بانی زیارت ما شیعیان حسن
شاعر:محمد حسن بیات لو
باز تکراری بود
من از همه پروانه ها شیدا ترینم
سنگ ملامت خورده عشق تو هستم
يعني ميان عاشقان رسوا ترينم
سهیل عرب
آوارههاي كوچهي حُسن بهاريم
كاسه به دست سفرههاي هلاتائيم
از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
محمد بختیاری
پوزش تکراری بود
محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى
هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا
میر هاشمی
ميهمان بزم ميلاد توايم
تا بياد مهدى تنهاى تو
میر هاشمی
آسمان معرفت را در زمین شمسالضحایم
کعبهام، رکنم، مقامم، مروهام، سعیم، صفایم
منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
غلامرضا سازگار
مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم
برای مهدی تان زیر گنبد خضرا
وحید قاسمی
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم
محمود ژولیده
رد قدم های همیشه جاری ات را
تا مرزهای بی نهایت می رسانی
لطیفیان
مرغ دل را از قفس آزاد كن
با پرستوهاى عاشق پر بگير
پر بزن تا كوىِ يارِ مَه لقا
جا به بامِ خانه دلبر بگير
شاعر:سید محمد میر هاشمی
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم
امام خمینی ره
رشك كوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
ماه گردیده خجل از خط و خال عسگرى
ثابت
دوباره پای برهنه به جاده می آییم
به سوی صحن و سرایت پیاده می آییم
چقدر پای برهنه ، چقدر دیده ی تر
دویده بین بیابان ، دویده بین گُذر
جواد پرچمی
در درون ابرهای تیرگی خورشید بود
شیعه را در موج ظلمت پرتو امید بود
حاج غلامرضا سازگار
تردید در امامت تو هرکه میکند
دستش به ریسمان ولایت نمیرسد
محمود ژولیده
کیست این مولود فرزند علی مرتضاست
قره العین علی بن جواد بن الرضاست
غلامرضا سازگار
در گلشن زهرا گل دیگر بشکفت
شد مولد عسکری به احمد تبریک
احمدی
ندارد هیچ تعجب که در کنار شما
کبوتر حرمت جبرئیل می گردد
جواد پرچمی
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
زنجیره ی محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دوتا حسن
شاعر:علی اکبر لطیفیان
آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
دل مریض من آقا اگرچه ناخوش بود
ولی به لطف تو اوضاع بهتری دارد
محمد بیابانی
آسمان در طلوع یک خورشید
می کند روزهای خود تمدید
این چه نوریست در افق پیدا
این چه نوریست نور عشق و امید
قاسم نعمتی
O-> در دست امام هادی از باغ بهشت
امـروز گل محمـدی داده خدا
سید هاشم وفایی
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
حافظ
مصلح کل را پدری یا حسن
فوق ثنای بشری یا حسن
کرده خدا بر تو ثنا گستری
سیدنا یا حسن العسکری
** حسین آبدانان
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
غلام رضا سازگار
ای خوانده جنّ و انس و ملک پیر و مقتدات
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
غلامرضا سازگار
تمام همتت اين بود که بفهماني
به شيعه سرّ بقا، معني ولايت را
یوسف رحیمی
یا ز سینای نبوّت شجر یازدهم
حجّت یازدهم دادگر یازدهم
خرّم این گلشن توحید و گل یاسمنش
می برد دل ز همه حُسن حسن در حسنش
کبریا وجه و نبی صورت و حیدر سیرت
حسنی حُسن و حسینی دم و زهرا عصمت
یازده ماه به یک آینه در یک صورت
عجبا یک پسر و این همه مجد و عظمت
خاکیان مژده که امروز درخشید به خاک
گوهر ده یم نور و یم یک گوهر پاک
این پسر کیست که پیر خردش خاک در است
به خدا از همه خوبان جهان خوب تر است
این پسر آینه ی طلعت خیر البشر است
بشنوید این پدر حجّت ثانی عشر است
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
تا بياد مهدى تنهاى تو
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
می هاشمی
وویران میشود قلبی که باشد بی غمش
وای از آن ساعت که ما را در برابر عسکری است
شعر نو از سیروس بداعی
یادم نمی رود صف زوار خسته را
تشنه گرسنه تا بخورند از غذای تو
مهدی نظری
شد ربیعُ الثانی و فصل شور ِ دلبری
نغمه ی عالَم شده یا امام ِ عسگری
ای امام ِ عالمین از همه خوبان سری
بر فَلَک مولایی و از مَلَک دل می بری
ای گل پیغمبری،یا امام ِ عسگری
امیر عباسی
مدح او گر زِ خلایق نبوَد میسزد آری
پسرش مهدی موعود زند دم ز مقالش
غلامرضا سازگار
ما غیر درگه تو ، جایی دگر نداریم
خواهد دلم که اهل سوز و نوایت باشم
گدای دوره گردی در سامرایت باشم
با دست خالی از تو لطف و عطا می خواهم
هم مکهّ هم مدینه، هم کربلا میخواهم
امیر عباسی
ای خفته در بین کعبه ای شش گوشه
ای که از همه عالمی سری شافع روز سخت محشری
تو دل از همه ی ملائکه می بری
یا حسن یا امام عسگری(3 بار) یاحسن
امیر عباسی
اى چه خوش آن دم در جلوه درآيد
كوكب درى از آن برج مشيّد
**آيت الله شيخ محمد حسين غروى اصفهانى (قدس سره الشريف)
** برج مشيد:
قلعه و قصر استوار، مستحكم و گچبرى شده را گویند
***************************************
آقایی تو فرصت مسکینی ام داد
پس خوش به حال دست هایم که گدایم
استاد لطیفیان
تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان
حبّ شما طلب بکنم روزی از خدا
محمد سعید میرزایی
درد آمد و دوا شد و با يك اشاره گفت:
هر گوشه از كلام لبش يك طبيب داشت
سهیل عرب
**** سنگر مجازی من ****
دردهاى بى شمار شيعه را
عشق پاكت دلبرا درمان كند
شاعر: سيد محمد مير هاشمي
شانه به درد زلف پریشان من نخورد
مرهم به درد زخم گریبان من نخورد
از زهر معتمد که دو سه جرعه خورده ام
یک قطره هم نماند که از جان من نخورد
رضا رسول زاده
یک وعده خواهم از تو که باشم در انتظار
حاکم تویی در آمدن دیر و زود خویش
وحشی بافقی
تو محور حديث شريف زعامتي
چشم و چراغ دين و اساس امامتي
(محمود ژوليده)
سلام علیکم بله درسته الف خدا جا مونده بودخواستم پیام بدم قبول نکرد سیستم …شرمنده
**************************************
می وزد طرفه نسیمی که دم روحانی ست
همه جا جلوۀ یار و همه جا نورانی ست
شب وجد و شب شادی، شب مدحت خوانی ست
هشتمین روز همایون ربیع الثّانی ست
غلامرضا سازگار
خانم ملکوتی باید با الف شروع میکردید الف خدا جا مونده تو بیت قبلی امام با این حال…..
………………………………………..
زهرا اگر اجازه دهد در بهشت هم
خدمت به خاندان شريف شما کنيم
وحید قاسمی
ای در برابر همه ی کفر یک تنه ،
الحق که مثل فاطمه کوه شهامتی !
محمود ژوليده
تا زیر سایه ی تو کند عشق ، زندگی
باشد برای شیعه ، همه روزگار ، سبز !
(محمود ژولیده)
ببخشید تکراری بود شعر قبلی
تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان
حبّ شما طلب بکنم روزی از خد
تا كوچه هاي سامره مردي نجيب داشت
آري هواي شهر فقط بوي سيب داشت
رحمان نوازنی
در چشمه ي چشمان تو ، تصوير عشق است
آنجا غزالان را به پا زنجير عشق است !
( سيد علي اصغر صائم )
.
تمام حسن پیدا شد امام عسگری آمد
چنان پیچید در صبح ازل گلبوی لبخندش
که عقل از شوق، شیدا شد امام عسگری آمد
** کمیل کاشانی
يوسف كه آفتاب جمالش ، جهان گرفت
در پيش عارض تو ز يك ذره ، كمتر است !
( عندليب )
.
تو آشنای کوچه های آسمانی
بالاتر از فهم اهالیِ جهانی
فهمیدن شأن و مقام تو محال است
تو سرّ الاسرار نهان، اندر نهانی
غلامرضا سازگار
يك جلوه كرد ، در چمن و از فروغ حُسن
صد رنگِ داغ ، بر دل گل هاي باغ سوخت !
(نجيب)
.
تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را
به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری
محمد بیابانی
تو از تبار كدامين ستاره سحري ؟
كه چهرِ مهرِ مثالت ،
چنين تماشايي است ؟!
(سيد علي اصغر صائم)
از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست
شاعر: حافظ
هوای سامره دارد دل هوایی من
بده برات سفر -جان مادرت زهرا-
وحید قاسمی
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست
هر جا رویم در بغل ما مزار توست
غلامرضا سازگار
یازده بار جهان گوشهء زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهء باران کم نیست
سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست
برقعی
دیدم آن لحظه ز من روی چو برگرداندی
خون به لب داشتی و مَحرَمِ خوناب شدی
حسن فطرس
طلب و دعوت و همت همگی نزد شماست
ورنه دل قافله پیماست خدا می داند
محمود ژولیده
شاعر : یاسین قاسمی
نگه به حال دلم کن که بابت تو فقط
نشسته ام بنویسم ز ساحت تو فقط
دوباره قسمت من شد قلم به دست شوم
نشسته ام بنویسم به رخصت تو فقط
ویرانه مزار تو مسجود آسمان
قبر تو کعبه دل و صحنت مطاف جان
غلامرضا سازگار
ميهمان بزم ميلاد توايم
تا بياد مهدى تنهاى تو
شاعر: سيد محمد مير هاشمي
تاکه من چون حسن عسگری (ع)آقا دارم
ز عیار گل دلبر دل زیبا دارم
محمود ژولیده
مادرت منتظر آمدن مهدی (عج) توست
صبح میلاد تو هنگامه هم عهدی توست
محمود ژولیده
از ازل آب و گلم گفت : که من کوثری ام
فاطمی دین و حسینی ، حسنی ، حیدری ام
محمود ژولیده
یگانه غایت خلقت وجود مادر توست
کجاست مرقد او؟ خاک بر سردنیا
وحید قاسمی
تو محور حدیث شریف زعامتی
چشم و چراغ دین و اساس امامتی
محمود ژولیده
يازده بار جهان گوشهء زندان کم نيست
کنج زندان بلا گريهء باران کم نيست
سيد حميدرضا برقعي
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
سيد محمد مير هاشمي
عذر میخوام شما باید با الف شروع میکردید ولی با این حال برای اینکه دوستان گیج نشن من با آخر حرف بیت شما شروع کردم.
دوستان لطفا بیشتر دقت کنید.
متشکرم
ناز بر جنّت و فردوس کند در صف محشر
گر بوَد در کفن شیعه گیاهی ز نهالش
غلامرضا سازگار
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
علی اکبر لطیفیان
در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
محمد سعید میرزایی
دست قلم به پای ثنایت نمیرسد
مهر فلک به گرد عبایت نمیرسد
محمود ژوله
لطفا یک بیت ارسال کنید متشکرم
ياد تو اى رهبر تحت نظر
مشكلات شيعه را آسان كند
سيد محمد مير هاشمي
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
سید محمد میر هاشمی
شد امام عسگری مسموم زهر دشمنان/دیده گریان شد ز داغش حضرت صاحب زمان
در ره یاری دین جان عزیزش شد به لب/آنکه از حق شد وصی خاتم پیغمبران
وحید قاسمی
از خدا تا ابدالدهر جدا مانده و مانَد
هر که از راه محبت نبرد ره به وصالش
غلامرضا سازگار
ای مقصد تمامی امَّن یجیب ها
ای نسخه نهایی جمع طبیب ها
تاریخ مانده است چرا در سپاه تو
خالی است جای عابس و حُرّ و حبیب ها ؟!
:: محمد حسين رحيميان ::
أین الامام؟ یا حسن عسگری، دخیل
در انتظار سامره توست، کربلا …
محمد سعید میرزایی
تا سفره ی احسان كرم خانه تان هست
سائل نخورد ثانیه ای غصۀ نان را
:: وحيد قاسمي ::
آقا چگونه قرض شما را ادا کنيم؟
حالاکه بي ولاي توطاعات باطل است
وحید قاسمی
**** سنگر مجازی من **
نگاه روشن خود را ز ما دریغ مکن
منم به دام نگاهت اسیر مولانا
جواد پرچمی
تو قله ی امامت و دین را علامتی
ای زاده ی خلیل خلیلان بت شکن
محمود ژولیده
در بقیع حرمت با دل خون می گفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
سید حمیدرضا برقعی
تهنیت باد ز خلاق، جهاندار آمد
با صفات احدى كرد تجلى به جهان
نور چشم على و احمد مختار آمد
شاعر: قاضى نظام
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست
سید حمیدرضا برقعی
ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى
موكب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى
شاعر:: قاضى نظام
آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا
نفسی نیست که با آه و فغانی بروم
(مجتبی صمدی)
ببخشید :
موسا که رفته بود به دریا عصا به دست
عیسا مرض بود و به ذکر هوالشفا
آتش به قهقهه همه جا گـُـر گرفته بود
آن سو خلیل بود و دو چشم پر از دعا
آن غصه ها و این همه غمها یکی یکی
گشتند کو به کو همه جا را جدا جدا
تا اینکه چشمشان همه افتاد سمت تو
یا نه ! نگاه لطف تو افتاد ابتدا
** رحمان نواز نی **
**سنگر مجازی من **
در باب نوکری به مقامی نمی رسیم
تنها اگر به سینه زدن اکتفا کنیم
ما را غلام قصر خودت کن که در بهشت
شب های جمعه روضه برایت به پا کنیم
شاعر:وحید قاسمی
از خط پیروان طریقت جدا کنیم
عمری نماز پشت سر شیخ خوانده ایم
حالا شبی به پیر مغان اقتدا کنیم
خواندم دعا به مسجد و حاجت روا نشد
شاعر: وحید قاسمی
شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است
شبیه حال و هوای غروب عاشورا
شنیده ام که نباید ز مشک حرفی زد
به خاطر دل پر درد مادر سقا
قاسمی
قعر دریا و پر کاه خدایا چه بگویم
نظم من چون ببرد راه به دریای کمالش؟
استادسازگار
در این حرم که آمده ام پا به پای عشق،
عاشق شدن دعای من است و دعای عشق،
مادست خالی آمده ایم ای خدای عشق،
اذن دخولمان بده محض رضای عشق،
شاعر: مجید تال
با سلام
دست خالی نرود هیچکس از درگه تو
از تهیدستی سائل درمت می ریزد
محمودژولیده
يك حسن از تبارِ ثارالله
نور چشمِ پيمبري آمد
حسین فطرس
با عرض پوزش با حر"ش” باید شروع بشود.
شد زمیلادش جهانی غرق شادی و ســــــــــــــرور
مسلمین تبریك باد این افتخار و ســــــــــــــــروری
این غزل هر چند ناچیز است من نالایقـــــــــــــــــم
تا بگویم وصف او را با زبان شاعـــــــــــــــــــــری
شاعر: علی اکبر افضلی
مگر سرای تو دارالنعیم عشاق است؟
هزار لیلی و مجنون نشسته اند اینجا
امام عسگری ای تکیه گاه امروزم
رها نمی کنمت تا قیامت فردا
دعا کنید که همسایه ی شما باشم
جوار چشمه ی تسنیم جنت الاعلی
******* سنگر مجازی من ******
** وحید قاسمی **
مدح او گر زِ خلایق نبوَد میسزد آری
پسرش مهدی موعود زند دم ز مقالش
غلامرضا سازگار
ما آمدیم تا که زدل عقده وا کنیم
حالا که نام پاک تو اکسیر واقعیست
با ذکر یا حسن مس دل را طلا کنیم
شاعر:وحید قاسمی
******** سنگر مجازی من **********
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده
بشنویدای آسمانیهـا زمینیها صدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
**غلامرضا سازگار
در جـوار تـو زحـق خـواهـش جـنـت نـکنم
جنـت مـا بـه خدا صحن و سرای تـو بود
سید محمد خسرونژاد
سلام مجدد
یاد تو اى رهبر تحت نظر
مشكلات شیعه را آسان كند
اقتدارت همچنان پاینده است
گر عدو خانه به تو زندان كند
*** سنگرمجازی من ***
شاعر: سيد محمد مير هاشمي
يك حسن از تبارِ ثارالله
نور چشمِ پيمبري آمد
هر دو شهلا به شب زند طعنه
ماه زيباي حيدري آمد
خنده دارد حُدَيْثِه بر رويش
چون گلِ ياسِ كوثري آمد
بر سر كوچهي دلم دل را
ديدم امشب قلندري آمد
گفتم او را چرا تو سرمستي
گفت ميلادِ عسگري آمد
حسن فطرس
ياسِ بى مثل جهان آراستى
كيست او عشق خداى سرمدى
عاشقى را بهترين معناستى
او امام عسگرى باشد كه بر
خستگان عشق مولاناستى
شاعر: سيد محمد مير هاشمي
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم می خواست جای تو بمیرم
با چشم هایی که کبود و تار هستند
روی پسر را بیش از این دیدن محال است
ای تشنه لب با لرزش دستی که داری
لطیفیان
دارد او از مرتضی صدها نشان در برتــــری
زهد و تقوا ، حُسن و ایمان ، حلم و نیكو منظری
نام او باشد حسن معصوم و عاری از گنــاه
پیشوای یازدهم یعنی امام عسکری
علی اکبرافضلی
مهر فلک به گرد عبایت نمیرسد
مهر و مه از افاضه ی ذرات نور تست
دست ستاره بر کف پایت نمیرسد
باید سپرد دسن عنان را بدست تو
بی تو کسی به مرز هدایت نمیرسد
*** محمود ژولیده ***
من از مساکین قدیم سامرایم
از آن سوی دنیا چه آوردی برایم
این روزها که مرقدت گنبد ندارد
من یا کریم خاکی صحن شمایم
لطیفیان
مطرب بیاورید که تا خط خویش را
از خط پیروان طریقت جدا کنیم
عمری نماز پشت سر شیخ خوانده ایم
حالا شبی به پیر مغان اقتدا کنیم
خواندم دعا به مسجد و حاجت روا نشد
یکبار بین میکده امشب دعا کنیم
یک خمره نه,دو خمره نه ,تا یازده رسید
ما آمدیم تا که زدل عقده وا کنیم
شاعر: وحید قاسمی
يعني ميان عاشقان رسوا ترينم
تو آيه هاي مصحف پيغمبراني
بهر تلاوت كردنت شيواترينم
اي كيسه بر دوش سحرهاي محله
مرد كريم سامرا ؛ آقاترينم
ما ريزه خوار دولت عشق توهستيم
ای حضرت معشوق ای لیلاترینم
استاد لطیفیان
هرچه می گویم من آلوده کسر شان اوست
آنکه مدح ذات پاکش افتخار شاعری
شاعر: حسان
ماه گردون شد خجل پیش هلال عسگرى
موكب اجلال او چون شد پدید از گرد راه
ثابث
تردید در امامت تو هرکه میکند
دستش به ریسمان ولایت نمیرسد
هرکس که بر ولی شما اعتنا نکرد
عهدش به روز عهد و وفایت نمیرسد
مهدی اگر دعا نکند وای بر دلم
دل را اگر صدا نکند وای بر دلم
شاعر: محمود ژولیده
سلام مجدد :
دل مریض من آقا اگرچه ناخوش بود
ولی به لطف تو اوضاع بهتری دارد
گدای ریزه خور سفره تو سلطان است
چرا که بر سر خود تاج سروری دارد
نگاه ماست که دنبال آب و دانه توست
کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست
شاعر : ترجیح بند محمد بیابانی
و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد
هرچند قلب شیعه از این غم کباب شد
هر روز قبۀ تو فروزنده تر شود
جاه و جلال و مرتبه ات زنده تر شود
غلامرضا سازگار
سلام علیکم پیشاپیش عرض تبریک
اى تجلى خدا سيماى تو
جلوه حق چهره زيباى تو
پرچم شيعه به دوشت استوار
اعتدالش از قد رعناى تو….
اى دَهُم فرزند دلبند على
كى شود بوسه زنم بر پاى تو
جانثار مكتب پاك توايم
در شب ميلاد پر غوغاى تو
شاعر : سیدمحمد میر هاشمی
*** سنگر مجازی من ***
دیدی ز دشمنان غم و رنج و ملال ها
کردند با تو از ره طغیان جدال ها
دادی به شیعه عزت و قدر و جلال ها
غلامرضا سازگار
دستي ببر بالا كه در اين فصل سرما
در خانه هاي ما كمي گرما بيايد
دستي ببر بالا كه در اين خشكسالي
آقاي ما با هيبت سقا بيايد
استاد لطیفیان.
نور چشم على و احمد مختار آمد
نام نیكوش حسن، خوى حسن، روى حسن
باب مهدى زمان كاشف الاسرار آمد
حامى دین محمد (ص) متولد گردید
عسكرى فخر زمن سرور و سالار آمد
شاعر: قاضى نظام
داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد
خون بر دلت ز کینه ی اهل حجیم شد
روح تو در بهشت الهی مقیم شد
با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد
یا بن الحسن از این همه بیداد الامان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
غلامرضا سازگار
نورِ پاكت ديده را روشن كند
ظرف دلها را پر از ايمان كند
سید محمد میر هاشمی
ویرانه ی مزار تو مسجود آسمان
قبر تو کعبۀ دل و صحنت مطاف جان
زوار هر شب حرمت صاحب الزمان
کوری چشم دشمنت ای قبلۀ جهان
غلامرضا سازگار
یکی بدون حرم، یکی بدون کفن
سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین
هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر
کشتة یک ماجرا، یا حسن و یا حسین
حسن امام حسین، حسین اسیر حسن
هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین
تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب
در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین
علی اکبر لطیفیان
دارد او از مرتضی صدها نشان در برتــــری
زهد و تقوا ، حُسن و ایمان ، حلم و نیكو منظری
نام او باشد حسن معصوم و عاری از گنــــاه
پیشوای یازدهم یعنی امام عسكـــــری
علی اکبر فضلی
حرم و گنبد و گلدسته تو در عرش است
عرش زوار دل ماست خدا می داند
طلب و دعوت و همت همگی نزد شماست
ورنه دل قافله پیماست خدا می داند
محمود ژولیده
مي کشد دست هاي بي رحمي
آخر از زير پات سجاده
بين محراب عجب غريبانه
آسمان روي خاک افتاده
علی اکبر لطیفیان
من که مجنونم و آشفته – تورا می خوانم
سربازار غمت-یوسف من – مشتری ام
به همه نسل بنی فاطمه سوگند که من
تا صف حشر بگویم که علی اکبری ام
محمود ژولیده
تمار شهر عشق علی باش ای رفیق
تا اینکه پای دار غمش گریه ها کنیم
گیرم که تو حبیب نبودی، زهیر باش
تا اینکه زیر تیغ جنون جان فدا کنیم
وحید قاسمی
محشر برای رو شدن اعتبار توست
کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟
تو با سکوت کردن خود، جنگ میکنی
تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست
علی اکبر لطیفیان
از صورت ِ نازش می تابه نور عصمت
یا مولا یا مولا حسن یا حسن
امیر عباسی
از صورت ِ نازش می تابه نور عصمت
یا مولا یا مولا حسن یا حسن
سرود مسجدی
در باب نوکری به مقامی نمی رسیم
تنها اگر به سینه زدن اکتفا کنیم
ما را غلام قصر خودت کن که در بهشت
شب های جمعه روضه برایت به پا کنیم
وحید قاسمی
یا بن الحسن از این همه بیداد الامان
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
ای عدل تو زوال ستم گستری بیا
نادیده کرده بر همه روشنگری بیا
ای آخرین دُر صدف کوثری بیا
ای نور دیده ی حسن عسگری بیا
تا کی فراق روی تو آتش به جان زند
تا کی به شیعه خصم تو زخم زبان زند
علیرضا سازگار
با سلام واحترام.وتبریک وتهنیت فراوان.
حرکت جالب وزیباییست . از زحمات مسوولین بسیار سپاسگزارم.
«مادرش عالمه ای زاهده بود،
اوج فضل وادب وعرفانی،
شد امام دهمین، بابایش،
آن گُل سَر سبد انسانی»
(سیدمرتضی مرتضوی)
يا ز سيناي نبوّت ، شجر يازدهم ،
حجّت يازدهم ، دادگر يازدهم .
( حاج غلامرضا سازگار ، ميثم )
مـژده کــه بــا نـور هدایت رسید
راهـــنــمــایــی ز پـی رهـبری
پــرده بـر افـکـنـد ز وَجْــه حَسَن
حـجّت بر حق، حسن عسکری
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم می خواست جای تو بمیرم
(علی اکبر لطیفیان)
یازدهم اختر برج هدی
یوسف زهرا (س) حسن العسگری
هم به سر دست ، زمام فلک
هم به کف پات سرِ سروری
(غلامرضا سازگار)
دست خالی نرود هیچکس از درگه تو
از تهیدستی سائل درمت می ریزد
تو ابالمهدی (عج) زهرایی(س) ودوم حسنی (ع)
مجتبای دگر فاطمه (س) – آقای منی
سلام به همه دوستان، به دعوت جناب کیانی عزیز چند بیتی را می نویسم. موفق باشید
یارب به فضل خویش ببخشای بنده را
آن دم که عازم سفر آن جهان شود
بیچاره آدمی که اگر خود هزار سال
مهلت بیابد از اجل و کامران شود
هم عاقبت چو نوبت رفتن بدو رسد
با صدهزار حسرت از اینجا روان شود
فریاد از آن زمان که تن نازنین ما
بر بستر هوان فتد و ناتوان شود
اصحاب را ز واقعهٔ ما خبر کنند
هر دم کسی به رسم عیادت روان شود
(سعدی جان)
با سلام و عرض تبريك !
تا تقرّب بر خدا جویند خلق نه فلك
روبد ھر یك بامژه ، گَرد نعال عسگرى
(ثابت)
تو بی وسیله هم بلدی معجزه کنی
دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست
بوی طعام سفره، خودش میکشد مرا
تا خانهی تو راهنما احتیاج نیست
(علی اکبر لطیفیان)
از شعاع افق چشم تو بالاتر چیست؟
ماه سودای قدم های تو دارد آقا
(محمود ژولیده)
با عرض سلام و ادب
بسیار کار جالب و زیبایی است ، موفق باشید.
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب