اولین مشاعره آنلاین خواهران طلبه
تو ابالمهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زهرایی(سلام الله علیها) ودوم حسنی (علیه السلام)
مجتبای دگر فاطمه (سلام الله علیها)، آقای منی
تاکه من چون حسن عسگری (علیه السلام)آقا دارم
ز عیار گل دلبر دل زیبا دارم
(شاعر: محمود ژولیده)
فراخوان اولین مشاعره آنلاین خواهران طلبه در سامانه کوثر بلاگ
نحوه مشارکت
طلاب محترم برای شرکت در این فراخوان از طریق نظرات ذیل این مطلب،
یک بیت شعر در مدح و منقبت و یا خطاب به امام حسن عسکری علیه السلام ثبت نمایند.
قوانین مشاعره:
1- بیت جدید باید با آخرین حرف بیت قبلی آغاز شود.
2- شاعر شعر باید حتما مشخص و ذکر شود.
3- یک کاربر می تواند چندین بار در مشاعره شرکت کند اما نباید دو نظر بدون فاصله با نظر شخص دیگر، ارسال نماید. (شرکت کننده نباید پاسخ دهنده شعر خود باشد.)
4- ابیات تکراری حذف می گردد (اگر فرصت مرور تمام ابیات را ندارید با کلید ترکیبی ctrl+f یا همان سرچ صفحه جاری، ( در صفحه فراخوان )، از تکراری نبودن بیت خود قبل از ارسال مطمئن گردید).
5- در پایان، نفرات فعال معرفی خواهند شد.
زمان:
مهلت مشارکت تا 29 دی (ولادت امام حسن عسکری علیه السّلام)
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حیّ توانا
(سعدی)
امروز چشم شیعه به صحن و سرای توست
فرزند نور، ای پسرت حجت خدا
(محمد سعید میرزایی)
وای اگر جلوه کنی ! – جلوه نکرده این است
هرچه خون است به پای علمت می ریزد
محمد ژولیده
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
شاعر: علی انسانی
من که مجنونم و آشفته – تورا می خوانم
سربازار غمت-یوسف من – مشتری ام
محمد ژولیده
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
غلامرضا سازگار
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
حافظ
یاسِ بى مثل جهان آراستى
كیست او عشق خداى سرمدى
عاشقى را بهترین معناستى
او امام عسگرى باشد كه بر
خستگان عشق مولاناستى
ژولیده
خواستم جواب خانم بحر کاظمی رو بدم خانم محمدی و وفایی سریعتر بودن …
تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را
به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری
محمد بیابانی
سلام و عرض تبریک
لبان حضرت هادی پر از ترانه توست
کرم نما و فرودآ که خانه خانه توست
محمد بیابانی
لعل تو سرخ و چهره سپید،اقتدار سبز
این دل ز شرب آب ولای تو زنده است
ژولیده
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ی ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
شعر از:حمیدرضابرقعی
در چمن بر سر ناز است گل امروز و مرا
غم فردا نگذارد كه كنم فكر غزل
شاعر:شاعر:فيّاض لاهيجى
مدح شما، ز عهده مردم برون بود
اى خاندان پاك كه يزدانتان ستود
رضا مؤیدی
هر وجب صحن او بشویم با
کوثر چشمهای پر گوهرم
قاسم نعمتی
با سلام و عرض پوزش بابت مشاعره قبلی ، عذر خواهی می کنم به علت خطای دیدی که صورت گرفت و با حرفی غیر از حرف آخر ابیات قبلی شروع شد، قصددیگری نداشتم.با تشکر و سپاس و عذر خواهی مجدد
دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده
در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده
سازگار
یه سؤال چرا هر کسی با هر چی دلش بخواد شروع میکنه؟!
تــویـی آن آیـنـه حـسـن خـداونـد کـریــم
کـه عـیـان نـور الـهـی زلـقـای تـو بـود
سید محمد خسرو نژاد
شها تويى كه عطاى تو شامل احوال
به شيخ و شاب و صغير و كبير و مرد و زن است
شاعر:صغير اصفهانى
نـه هـمـیـن جـای تـو در سامره تنـها باشد
کـه بـه دلـهـای مـحبـان تـو جای تو بود
سید محمد خسرو نژاد
مشكلات شیعه را آسان كند
اقتدارت همچنان پاینده است
گر عدو خانه به تو زندان كند
فرجی
یا ایها العزیز دلم مبتلایتان
دارد دوباره این دل تنگم هوایتان
** حسن کردی **
مهدیت ما را به خود مهمان كند
شیعه مىنازد بنام عسگرى
شاعر فرجی
یا زسینای نبوت شجر یازدهم
حجت یازدهم دادگر یازدهم
مداحی سعید حدادیان
ياد تو اى رهبر تحت نظر
مشكلات شيعه را آسان كند
اقتدارت همچنان پاينده است
گر عدو خانه به تو زندان كند
عشق تو خورشيد سازد ذره را
هر دل شوريده را سلمان كند
شد دعاى بزم ميلادت شها
مهديت ما را به خود مهمان كند
شيعه مىنازد به نام عسگرى
يا اباالمهدى امام عسگرى
شاعر: میر هاشمی
شد زمیلادش جهانی غرق شادی و ســــــــــــــرور
مسلمین تبریك باد این افتخار و ســــــــــــــــروری
این غزل هر چند ناچیز است من نالایقـــــــــــــــــم
تا بگویم وصف او را با زبان شاعـــــــــــــــــــــری
هرچه می خواهی تو امشب شیعه از مهدی بخواه
چونكه عیدی می دهد امشب همای سامــــــــــــــری
شعر علی اکبر افضلی
http://fanoos.kowsarblog.ir
از کنترل وf برای تکراری نبودنشعراستفادهمیکنم ولی نمی دونم چرا فعال نیست …
یک لحظــه بیـا یـــار و انیـــس دل مـن باش
بگـــــــذار کـــنم راز دل غمــــزده را فــاش
نعمت الله ترکانی
در عبادت همچو سجادست زین العابــــــــــــــــــدین
عالم و در علم و دانش همتراز باقـــــــــــــــــــری
علی اکبر افضلی
دل نیست آن دلی که در او نیست عشق تو
دل آن دلیست کز ازل آکندهء شماست
مهدی مقیمی
دشمن بدين كلام ستايد ترا كه نيست
در روزگار، چون تو به فضل و كمال و جود
سید رضا مؤیدی
وقتي براي از تو نوشتن مصمم
يعني کنار توست که يک کوه محکمم
ممنونم از خدا که ترا افريده است
دنياي من که پيش فراواني ات کمم
علی جعفری
تکراری بود
تپش نبض من و تابش لبخند بهار
مژدگانیست که نوروز فرا می آید
محترم جواد یوسفی
نور مطلق تویی و نیست کنارت نوری
جز خدا کیست در این پهنه به تنهایی تو
شاعر: محمد بختیاری
تو قله ی امامت و دین را علامتی
ای زاده ی خلیل خلیلان بت شکن
محمود ژولیده
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
حافظ
دوباره عشق سمت آسمان انداخت راهم را
نگاهی باز می گیرد سر راه نگاهم را
کدام آغوش بین خویش جا داده است ماهم را
که برگردانده امشب سوی دیگر قبله گاهم را
محمد بیابانی
یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد
یا آمده دوم حسن از آل محمّد
از سامره تابیده به عالم جلواتش
پیوسته فرستید درود و صلواتش
غلامرضا سازگار
قامت رعناى وى سدره و طوباى ماست
نرگس مخمور او جام مى كوثرى
شاعر:الهى قمشه اى
تویی نور خدا در قلب عاشق
و عاشق گشته از عشق تو لایق
ابوافتحی
روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
حافظ
راه او راه حسین ومكتب او جعفــــــــــــــــــــری
در عبادت همچو سجادست زین العابــــــــــــــــــدین
عالم و در علم و دانش همتراز باقـــــــــــــــــــری
جود و بخشش را بود بی شك به همتای جــــــــواد
موسی كاظم بود الگوی او در صابــــــــــــــــــری
شد زمیلادش جهانی غرق شادی و ســــــــــــــرور
افضلی
یک جلوه ازکمال تو حسن است و از همه
تو نازنین تری و نه قشنگ تر
محمد رضا ترکی
یاس حیدری ، عزیز داوری
امام عسکری ، خوش آمدی
روحی
تا نگشايد حجاب آن مه مكّى نقاب
بر رخ ما عاشقان، كس نگشايد درى
چشم «الهى» است باز، منتظر اى دلنواز
تا تو بدان چشم ناز بر رخ ما بنگرى
شاعر:الهى قمشه اى
ﻪ ﮔﻠﻲ ﻣﺜﻠﻪ ﻗﻤﺮ
ﻳﺎ اﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻱ……
یاسین زندی
یاس و سُنبل هدیة یكشنبه هاست
عطر زهرا و علی در جان ماست
محمود ژولیده
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته توحید بشنوی
حافظ
تو آمدي و کوچه هاي مدينه را باران شکوفه پوشاند؛
آمدي و آيينه ها، به پابوسي ات، آب هاي جهان را به انعکاس برخاستند.
آمدي، تو يازدهمين چراغ پر فروغ ولايت باشي…
دل نوشته : معصومه داوود آبادی
تمام همتت اين بود که بفهماني
به شيعه سرّ بقا، معني ولايت را
نورانی
دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست
حافظ
نظر از سامره بردار دلم را بنگر
حرم عسگری اینجاست خدا می داند
محمود ژولیده
يك روز جمعه چشم مرا غرق نور كن
آقاي پنجشنبه ؛ مرا هم نگاه كن
چشمان خيس و غم زده ام را مرور كن
چيزي دگر نمانده به هنگامه ظهور
رحمان نورانی
ما را در اين دقايق آخر صبور كن
دگـر میـان شهرهـا نشـد اسیـر، خواهرت
نخورد چوب بر لب و نرفت نوک نی سرت
نـگشت توتیـا دگـر ز سـم اسب، پیکـرت
نشد تن تو غرقِ خون ز تیر و تیغ و خنجری
تویی امام عسکری تویی امام عسکری
وحید قاسمی
دریاب در اجابت سبز دعایت،
قنوتِ دست هایی را که
دخیل به «سامّرای» یادت بسته اند
و تو را به عظمتِ «موعود واپسین» قسم می دهند…
دل نوشته : سید علی اصغر موسوی
وز علم تـو دشمن را احسـاس خطر بود
هر جا که خبـر بـود، فقط از تو خبر بود
غلامرضا سازگارø
یادآور رسول خدا خلق و خوی
زیباترین دعای ملک گفتگوی تو
غلامرضا سازگار
تو چشمـه علـوم حـق ز دَه يـمِ ولايتی
تو حسن کردگـار را جمـال بـی نهايتی
تو برتر از حديثی و تو فرق هر روايتـی
تو مظهـر حقيقتـی، تـو مشعـل هـدايتی
تو آن ستوده حضرتی تو آن بزرگ آيتی
که مـیکند جمـال تـو ز خالق تو دلبری
تويی امام عسکری تويی امام عسکری
شاعر: غلامرضا سازگار
دوباره پای غزل سویتان دوان شده است
حروف واژه عشقم ترانه خوان شده است
محمد بیابانی
نظر از سامره بردار دلم را بنگر
حرم عسگری از اینجاست خدا می داند
ژولیده
نور طلوع مهر یاسین و کوثر آمد
دوم حسن از آل زهرا و حیدر آمد
گل ریزد از آسمان از یمن میلاد او
فض و شرف گرفته از نام او آبرو
شاعر : حاج امیر عباسی
دارم اذن دخول می خوانم
های و هوی مرا نگاه نکن
به دلم دست رد نزن امشب
روزگار مرا سیاه نکن
وحید قاسمی
همه دل خوشی ما این بود
لااقل یک حسن حرم دارد
قاسم نعمتی
هر روز قبۀ تو فروزنده تر شود
جاه و جلال و مرتبه ات زنده تر شود
رضا اسماعیلی
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
ما نسل در نسل عاشق اين خانواده
فطرس
تو آخرین گل یاسی که نقش هایت را
به کوچه باغ قدیمی شهر می کاری
بیابانی
تو ابالمهدی (عج) زهرایی(س) ودوم حسنی (ع)
مجتبای دگر فاطمه (س) – آقای منی
ژولیده
دل محیط حیط غمت دیده ها مقدمت
زنده از یک دمت صد مسیحا دم است
غلامرضا سازگار
شیعیان مژده که از پرده برون یار آمد
عسکرى پورنقى مظهر دادار آمد
قاضی نظام
تو جان جان عالمی و جان ما فدات
خُلق علی و خلق نبی جلوۀ خدات
سازگار
ناز بر جنّت و فردوس کند در صف محشر
گر بوَد در کفن شیعه گیاهی ز نهالش
حاج غلامرضا سازگار
نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت
چون آفتاب یک سره آفاق را گرفت
غلامرضا سازگار
یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان
سازگار
تنها نه سامره، همه عالم دیار توست
هر جا رویم در بغل ما مزار توست
سازگار
تو چشمه علوم حق ز ده یم ولایتی
تو حسن کردگار را جمال بینهایتی
غلامرضا سازگار
تو آن معنای پروازی که بی تو هیچ بالی نیست
زلال جاری باران لطفت را زوالی نیست
شاعر : محمد علی بیابانی
ترکیب بند محمود ژولیده
آن دلبری که نوکری ات را روا نوشت ما را غلام حلقه به گوش شما نــوشت
** سنگر مجازی من **
دُر کلام و لعل لب گوهری کجا
وصف ابا محمدنِ العسگری کجا
سازگار
آن مدعی که از تو اطاعت نمیکند
دستش تهی است چون به عطایت نمیرسد
محمود ژولیده
در فضل «ابومحمّد»ی ای چشمه کرم
«ابن الرضا»ست شهرتت ای معدن سخا!
میرزایی
در پشت ابر، ماه تمام تو تا به کی؟
با پای خسته گرم طلب شیعه تا کجا؟
میرزایی
وای اگر جلوه کنی !
– جلوه نکرده این است
هرچه خون است به پای علمت می ریزد
ژولیده
** سنگر مجازی من **
وقتی لب این کاسه پر آب آقا
بر آستان تشنه ی دندانتان خورد
علی اکبر لطفی
ﺍﺯ ﻣﺤﺸﺮ ﺭﺿﻮﺍﻧﯿﺖ ﺟﺎﻧﯽ ﺩﮔﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﻃﻠﺐ
ﺍﯾﻦ ﺟﺎﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺷﺎﻥ ﻭ ﺑﺮﻭ
مولانا
تا روز مرگ جان بدهم در ولایتان
حبّ شما طلب بکنم روزی از خدا
میر زایی
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
حافظ
نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند
بعد منزل نه به اینهاست خدا می داند
محمود ژولیده
نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند
بعد منزل نه به اینهاست خدا می داند
ژولیده
در ره یاری دین جان عزیزش شد به لب
آنکه از حقّ شد وصیّ خاتم پیغمبران
کربلایی زاده
نور او نور خدا بود به عالم تابید
روى او شمع هُدى بود شب تار آمد
قاضی نظام
معتصم دادش چه زهری کز اشعارش این چنین
می زند چون مرغ بسمل بال و پر یابن الحسن
ژولیده نیشابوری
ز آتش عشق تو ، در هر جا كه مأوا مي كنم
همچو بوي عود ، خود را زود رسوا مي كنم !
( قصاب )
ز آتش زهر جفا گر چه به خود می پیچم
یاد آن سینه و آن میخ درم مهدی جان
ژولیده نیشابوری
و بی ولای تو و خانواده ات آقا
کسی به عالم معنا نمی رسد هرگز
پرچمی
دارم دلی به سینه ، شهید جمال تو
در حسرت تنفس بوی وصال تو
دائم به سینه یاد تو را میکنم مرور
بیرون نمی رود ز سر من خیال تو
رضا اسماعیلی
نيفشاني اگر نور شفا غمخانه ي دل را
سر شوريده جز كويت كدامين آستان دارد
سپيده
می خوانمت به طرز زمان های کودکیم
بابای مهربان “امام زمان” حسن
بنیان گذارکرب وبلا روز اربعین
ای بانی زیارت ما شیعیان حسن
شاعر:محمد حسن بیات لو
باز تکراری بود
من از همه پروانه ها شیدا ترینم
سنگ ملامت خورده عشق تو هستم
يعني ميان عاشقان رسوا ترينم
سهیل عرب
آوارههاي كوچهي حُسن بهاريم
كاسه به دست سفرههاي هلاتائيم
از روز اول خادم اين خانه هستيم
تا شام آخر هم مقيم اين حرائيم
محمد بختیاری
پوزش تکراری بود
محور آمد هر جلالى در جلال عسگرى
هادى دین مى برد دست دعا پیش خدا
میر هاشمی
ميهمان بزم ميلاد توايم
تا بياد مهدى تنهاى تو
میر هاشمی
آسمان معرفت را در زمین شمسالضحایم
کعبهام، رکنم، مقامم، مروهام، سعیم، صفایم
منظـر حسـن خـدا مصباح انوارالهدایم
من ابوالمهدی امام عسکری ابنالرضایم
غلامرضا سازگار
مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم
برای مهدی تان زیر گنبد خضرا
وحید قاسمی
یک حجره و یک بستر و یک باغ لاله
خیلی دلم میخواست جای تو بمیرم
محمود ژولیده
رد قدم های همیشه جاری ات را
تا مرزهای بی نهایت می رسانی
لطیفیان
مرغ دل را از قفس آزاد كن
با پرستوهاى عاشق پر بگير
پر بزن تا كوىِ يارِ مَه لقا
جا به بامِ خانه دلبر بگير
شاعر:سید محمد میر هاشمی
یارم تویی در عالم، یار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم
امام خمینی ره
رشك كوثر بُرد از لعل لب جانبخش او
ماه گردیده خجل از خط و خال عسگرى
ثابت
دوباره پای برهنه به جاده می آییم
به سوی صحن و سرایت پیاده می آییم
چقدر پای برهنه ، چقدر دیده ی تر
دویده بین بیابان ، دویده بین گُذر
جواد پرچمی
در درون ابرهای تیرگی خورشید بود
شیعه را در موج ظلمت پرتو امید بود
حاج غلامرضا سازگار
تردید در امامت تو هرکه میکند
دستش به ریسمان ولایت نمیرسد
محمود ژولیده
کیست این مولود فرزند علی مرتضاست
قره العین علی بن جواد بن الرضاست
غلامرضا سازگار
در گلشن زهرا گل دیگر بشکفت
شد مولد عسکری به احمد تبریک
احمدی
ندارد هیچ تعجب که در کنار شما
کبوتر حرمت جبرئیل می گردد
جواد پرچمی
در بین خانواده زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن
زنجیره ی محبت زهراست دین من
با یک حسین و چار علی و دوتا حسن
شاعر:علی اکبر لطیفیان
آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند
زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند
دل مریض من آقا اگرچه ناخوش بود
ولی به لطف تو اوضاع بهتری دارد
محمد بیابانی
آسمان در طلوع یک خورشید
می کند روزهای خود تمدید
این چه نوریست در افق پیدا
این چه نوریست نور عشق و امید
قاسم نعمتی
O-> در دست امام هادی از باغ بهشت
امـروز گل محمـدی داده خدا
سید هاشم وفایی
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
حافظ
مصلح کل را پدری یا حسن
فوق ثنای بشری یا حسن
کرده خدا بر تو ثنا گستری
سیدنا یا حسن العسکری
** حسین آبدانان
تشنگان چشمۀ توحید را آب زلالم
بندهام اما چو حی بیمثالم، بیمثالم
غلام رضا سازگار